گزارشی از کنسرت بابک جهانبخش در برج میلاد تهران؛
رضا صادقی، بابک جهانبخش را از روی سن پائين كشيد

موسیقی ما - بهمن بابازاده: جمعه شب همه آنهايي كه در سالن همايش‌هاي برج ميلاد حضور داشتند، شب با شكوهي را تجربه كردند. بابك جهانبخش در كنسرت شلوغش باز هم توانايي‌هاي خود را در اجراي زنده به تمام حاضران در سالن نشان داد. اين برنامه كه به دليل حضور غير‌مترقبه سردار قاليباف، شهردار تهران در مجموعه اين برج و ناهماهنگي‌هايي كه ظاهرا پيش آمده بود، با يك ساعت تاخير در هر دو سانس شروع شد، اتفاقات و حاشيه‌هاي رنگارنگي را روي سن و پشت صحنه برنامه داشت كه در اين گزارش سعي شده بيشتر به اتفاقات حاشيه‌اي پرداخته شود.

يكي از غافلگيري‌هاي قبل ازشروع كنسرت، حضور مدير‌برنامه‌هاي سابق محسن يگانه بود كه پس از مدت‌ها دوري از صحنه برنامه‌گذاري كنسرت و كلا موسيقي، به اين عرصه بازگشته بود. او در مواجهه با خبرنگاران تحت هيچ شرايطي حاضر به گفت‌وگو درباره محسن يگانه نبود و ترجيح مي‌داد فقط درباره اين برنامه و بابك جهانبخش صحبت كند.

  • در بك استيج چه خبر است؟
طبق معمول انبوهي از مهمانان و دور و بري‌هاي گروه در سالن پشت صحنه حضور داشتند كه شايد شاخص‌ترين آنها كسي نبود جز رضا صادقي. اين خواننده به همراه محمد اسديان (يكي از مشاوران كاري‌اش) و پرستو صالحي و سعيد مدرس دور يك ميز نشسته بودند. كري خواني‌هاي صادقي با پرستو صالحي با محوريت تيم‌هاي محبوب قرمز و آبي پايتخت، همه نگاهها را به خود جلب كرده بود و هيچ كس نمي‌توانست در مواجهه با اين كري خواني‌ها، جلوي لبخندش را بگيرد.

سعيد مدرس و اعضاي گروه «سون» هم از ديگر مهمانان برنامه بودند كه در پشت صحنه حاضر بودند. بر خلاف هميشه اين بار پذيرايي و امكانات در حد عالي و خوب بود و هيچكس از اين بابت ناراحتي‌اي را از خود نشان نداد.

  • روحيه بالاي بابك
بابك به محض خروج از اتاق گريم به تك‌تك مهمانان خوش‌آمد گفت و با رويي باز از همه استقبال كرد. او در اين طور مواقع به شدت مبادي آداب است و از كوچك و بزرگ بابت حضور در اين برنامه تشكر كرد. لحظه مواجهه بابك و رضا صادقي از جمله بخش هاي وي‍ژه بود كه همه نگاهها را سمت خود چرخاند. رضا براي بابك آرزوي بهترين اجرا را كرد و بهترين لحظه برنامه را قطعه «دوستت دارم» دانست. بابك هم با همان اخلاق مثبت هميشگي، از او بابت حضورش تشكر كرد.

  • فلاش دوربين ها قطع نمي شد
عكاسان و نماينده هاي رسانه ها بالاخره با وساطت خود جهانبخش توانستند به انجام وظيفه بپردازند و مشكلات آنها براي تهيه عكس و خبر تا حدودي حل شده بود. بازار عكس و گزارش داغ داغ بود و عكس دو نفره صادقي و جهانبخش بيشترين طرفدار را داشت كه فلاش دوربين‌ها يك لحظه هم قطع نمي‌شد.

  • شاخه گلي براي بابك !
رضا صادقي دقيقا لحظه‌اي كه بابك مي‌خواست روي سن برود، در ورودي پشت صحنه، شاخه گلي را به بابك تقديم كرد و براي انرژي دادن به اين خواننده، او را در آغوش گرفت و گفت: «تو هميشه بهترين بودي و هستي. روي استيج سعي كن خودت باشي. مردم همه چيز را مي‌فهمند و شعور بالايي در درك متقابل دارند. آنها دوستت دارند و تو قطعا بهتريني...»

رضا با اين جمله‌ها به بهترين شكل ممكن به بابك انرژي داد تا او با انرژي تمام روي صحنه حاضر شود.

  • سالن به هم ريخت
قبل از شروع برنامه و زماني كه صادقي وارد سالن شد، حاضران به طرز قابل توجهي از اين خواننده استقبال كردند و به ابراز احساسات به او پرداختند. صادقي در رديف جلو نشست و به ابراز احساسات مردم پاسخ داد.

  • باور كن
بابك در ميان هياهوي جمعيت حاضر در سالن روي سن آمد و «باور كن» نخستين قطعه‌اي بود كه اجرا كرد. او و كل اركستر با پوشيدن لباس‌هايي يك فرم، نشان دادند كه چقدر براي بحث پوشش هماهنگ وقت و سليقه صرف كرده اند. «بيخودي»، «چي شده»، «افسانه»، «دوست دارم» و «تازگيا» جزو پرطرفدارترين قطعاتي بود كه جهانبخش به اجرا در آورد و با استقبال حاضران در سالن توام شد.

  • هذيون، هذيون
در تمام بخش‌هايي كه برنامه در حال اجرا بود، قطعه «هذيون» بيشترين درخواست اجرا را داشت. اين قطعه كه از كارهاي جديد اين خواننده محسوب مي شود، در آلبوم «زندگي من» براي اولين بار منتشر شده بود كه ظاهرا طرفداران فراواني پيدا كرده است. بيشترين همخواني از سوي حضارهم در قطعه «دوست دارم» بود كه مثل هميشه پرطرفدار‌ترين قطعه اين خواننده بود.

  • وقتي صادقي گريه كرد
در اواخر برنامه رضا صادقي در برگه‌ اي چيزي نوشت و دور و بري‌هاي اين خواننده آن را به جهانبخش رساندند. بابك با خواندن آن با لبخندي به صادقي اشاره كرد و پس از اتمام ترانه‌اش رو به جمعيت گفت: «مگر مي‌شود رضا صادقي چيزي بخواهد و ما آن را اجرا نكنيم. يك بار ديگر قطعه «دوست دارم» را به احترام رضاي عزيز مي‌خوانم و آن را تقديم مي‌كنم به همه دوستداران خودم كه همه چيزم را مديون آنها هستم».

با شروع اين قطعه كه آخرين قطعه كنسرت هم بود، صادقي عليرغم مشكلات جسمي‌اش، ايستاد و با چشماني گريان، تماشاگر اجراي با احساس جهانبخش شد. بابك هم با ديدن اين صحنه طاقت نياورد و در حالي كه غرق در خواندن ترانه‌اش بود، از روي سن پائين پريد و رضا را در آغوش گرفت تا سالن ميلاد منفجر شود و همه حاضران به صورت ايستاده به ابراز احساسات بپردازند.

اين صحنه جزو معدود صحنه‌هايي بود كه خواننده از روي سن پائين مي‌آمد و كسي را در آغوش مي‌گرفت. اين كنسرت بدون شك يكي از بهترين اجراهاي زنده امسال در سالن برج ميلاد بود كه جهانبخش با اقتدار و توانايي فراوان آن را به پايان رساند و طرفدارانش را راضي به خانه فرستاد.

اجرای زنده «شیر خسته» رضا صادقی در کنسرت پر حاشیه شب گذشته
اين يك گزارش كنسرت نيست!

موسیقی ما - بهمن بابازاده: رضا صادقی در کنسرت شب گذشته خود درباره پرونده مجید بهرامی ، آکادمی موسیقی و از قیمت بالای بلیت‌های کنسرت گلایه کرد. کنسرت هفته گذشته رضا صادقی علاوه بر استقبال قابل توجه مخاطبانش، حاوی نکات جالبی بود. این خواننده در این کنسرت قطعات پر طرفداری از قبیل «چراغا روخاموش کن» و «وایسا دنیا » را خواند و برای اولین بار قطعه اجتماعی - سیاسی «شیر خسته» را نیز بصورت زنده اجرا کرد.

*تقدیر از حرکت مردمی برای درمان مجید بهرامی
صادقی در بخش های بین قطعات برخی نکات جالب را عنوان کرد که با استقبال شدید مخاطبان رو به رو شد. او ابتدا گفت: «قبل از اینکه بروی صحنه بیایم ، بواسطه یکی از دوستان خبرنگار، موفق شدم با برادر «مجید بهرامی» بصورت تلفنی صحبت کنم و جویای اوضاع او باشم. خوشحالم از اینکه من ، رضا صادقی امروز برای اولین بار به شما این خبر را بدهم که درآمد کنسرت های خیریه بالاخره از سوی دوستان خوب برگزار کننده به حساب بیمارستان محل بستری این هنرمند خوب کشورمان واریز شده و هزینه عمل و درمان قطعی او به صورت کامل از برنامه‌های خیریه تامین شد و برخی خیرین هم با کمک هایشان باعث شدند این هزینه بصورت یکجا به حساب بیمارستان واریز شود. از طرف خودم، محسن یگانه و بنیامین دست همه شما را می بوسم و امیدوارم همیشه این حرکت ها در کشور تداوم داشته باشد. »

*انتقاد از قیمت بالای بلیت کنسرت
صادقی در بخش دیگری از صحبت هایش نیز با انتقاد از قیمت های بالای بلیت برنامه های زنده در تهران گفت: « هرچند می دانم که همه دوستان تهیه کننده از این حرف من دلگیر خواهند شد ولی من از همه آنها می خواهم که خواهان سود کمتری باشند تا قیمت بلیت ها تا این حد بالا نباشد. من همین جا با صداقت تمام می گویم که قیمت بلیت ها، به هیچ وجه به خواننده و ارکستر ارتباطی ندارد و فقط دوستان تهیه کننده هستند که در مورد آن نظر می‌دهند. فقط برای من بزرگترین افتخار است که مخاطبان ام برای شنیدن کارهایم می آیند و موظف ام که بهترین شرایط را برایشان فراهم کنم و تا جایی که امکانش است این حضور را آسان تر کنم. اگر به من باشد دوست دارم یک اجرای مجانی و رایگان را برای همه مخاطبان ام داشته باشم تا به آنها نشان دهم که چقدر برایشان ارزش قائل‌ام. »

*داوری در آکادمی موسیقی ایرانی
این خواننده در انتهای برنامه اش نیز درباره شایعاتی که این روزها در مورد «آکادمی موسیقی ایرانی» با داوری او منتشر شده گفت: « یکی از نوازنده های خوب کشورمان به نام «یاشار خسروی» با من تماس گرفتند و ماجرای این برنامه را عنوان کردند و از من برای حضور به عنوان داور مهمان دعوت کردند. من به محض اینکه فهمیدم موزیسین معتبری مثل «پویا نیک پور» در آن حضور دارد گفتم قطعا اگر پویا نیک پور هست من هم همه سعی ام را می کنم که در آن نقشی داشته باشم. ماجرا به همان یک تماس ختم شد و دیگر خبری نبود تا اینکه این خبر منتشر شد. خود من هم شوکه شدم. امیدوارم شرایط در ایران طوری شود که در فضایی بازتر بتوانیم برای پرورش جوانان مستعد علاقمند به موسیقی نقشی هر چند کوچک را داشته باشیم.»

*حاشيه ها
مازيار فلاحي هنگامي كه از سوي صادقي در سالن معرفي شد در واكنشي جالب كاپشن اش را در آورد و لباس مشكي اش را بوسيد و با اين حركت سالن را به هوا برد. او در واقع با اين كار علاقه و ارادتش را به صادقي و گروه مشكي پوشان نشان داد.

* بهنوش بختياري ، تينا پاكروان ، ياحا كاشاني و محمد رضا حسينيان نيز از مهمانان ويژه برنامه بودند.

بررسی قطعه به قطعه آلبوم «دیگه مشکی نمی‌پوشم!» با صدای رضا صادقی؛
سخاوتمندانه ولی کم‌رمق

موسیقی ما - بهرنگ قدرتی: رضا صادقی را همه می‌شناسیم. با شنیدن اولین نت‌های آهنگ‌هایش حالا دیگر همه می‌توانیم بفهمیم که قطعه مال اوست. او ادبیات خودش را در موسیقی پاپ پیدا کرده و کارآکتر خودش را جاانداخته است. کاری که خیلی از بزرگان ما هنوز از پسش بر نیامده‌اند. آلبوم جدید او به نام «دیگه مشکی نمی‌پوشم!» به تازگی وارد بازار موسیقی شده است. که ظاهر قبلا نام‌های دیگری نیز داشته. او بواسطه اجراهای زندهٔ زیادش و ارتباطی نزدیکی که با مخاطب دارد، تقریبا به یک الگوی منحصر به خودش دست پیدا کرده است که معمولا آلبوم‌هایش را مطابق‌‌ همان الگو تهیه می‌کند. در این یادداشت به بررسی و کشف نقاط قوت و ضعف این آلبوم بپردازیم. مطابق معمول به ترتیب قطعات پیش خواهیم رفت.

  • چراغا رو خاموش کن
ترانه سرا: یاحا کاشانی l ملودی: انوشیروان تقوی l تنظیم کننده: کوشان حداد

طبق روال مرسوم آلبوم‌های اخیر، مجددا قطعه‌ای در سبک ترنس در ابتدای کار می‌شنویم. قطعه با نوای حزن آلودِ «نی» آغاز می‌شود. با این اورتور کوتاه خواننده می‌خواند: «چراغا رو خاموش کن... » در پس زمینه، Saw Bass هم خواننده را همراهی می‌کند. صدای آرپژ الکترونیکی نیز در ادامه اضافه می‌شود. پس از خواندن چهار پارهٔ اول با جملهٔ: «باید ازت جدا شم» و ملودی کوتاه بوزوکی به ترجیع‌بند می‌رسیم: «فکر نبودن تو، دنیامو می‌سوزونه... »

ریتم شکل کامل خود را پیدا کرده است و خوب هم Groove شده است. اجرای ریتم به‌همراه باس و آرپژ‌ها صدای دلچسبی را تحویل گوش‌های شنونده می‌دهد. اما نکته‌ای که توجه من را جلب کرد احساس شادی بود که از قطعه گرفتم. شاید هم احساس من این بوده اما وجود ساز بوزوکی و ریتم تند همراه ملودی شبه ترکیه‌ای، احساس غمی را منتقل نمی‌کند. البته تنظیم‌کننده تلاش کرده با حضور ساز «نی» کمی تلخی و اندوه را به قطعه تزریق کند ولی ساز نی در باغِِ این قطعه نبود.

  • یادگاری
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کنندگان: رضا صادقی و معین راهبر

ملودی زیبای ویلون سلو با همراهی گیتار و پیانو الکتریک جملهٔ اول اورتور را می‌‌نوازند. حالا نوبت مجموع ویلون‌هاست که جمله را به زیبایی ادامه دهند لغزش‌های ویلن‌ها روی نت‌ها (گلیساندو) احساس عاشقانه خوبی به شنونده می‌دهد. گیتار هم چند کلمهٔ ویلون‌ها را همراهی می‌کند تا اورتور به پایان نزدیک شود.

خواننده می‌خواند: «توی چشمات می‌شه گم شد...» ریتم با صدای بم و پیانو الکتریک خواننده را همراهی می‌کنند. گیتار نیز با متانت با خواننده گفتگو می‌کند. در چهارپارهٔ انتهایی با یک پاساژ استرینگ وارد قسمت دوم قطعه می‌شویم: «شعر و شرم و شوق شرجی...» که بسیار زیبا هم واج‌آرایی شده است. حالا دیگر ریتم خوب می‌چرخد. گیتار هم در جایگاه خود جا افتاده است. خواننده همراه یک پاساژ استرینگ ترجیع‌بند را می‌خواند: «تو وجودت مهربونه...» که تنظیم‌کنندگان دینامیک خوبی را در این قسمت بوجود آورده‌اند. البته این دینامیک در ملودی نیز کاملا شاخص است. ویلون‌ها نیز پر شور‌تر از قبل به قطعه شعور می‌بخشند. مجددا با همین ملودی قسمت دوم ترجیع‌بند اجرا می‌شود: «نفسی که بند جونه...» بعد از ترجیع بند مجددا با هوشمندی قطعه فرود می‌آید: «تو وجودت مهربونه.. »

پاساژ تکنیکی از ساکسیفون و در ادامه ملودی زیبایی که همراه ریتم و ارکستر می‌شنویم قطعه را پیش می‌برند و ویلون‌ها نیز بده بستان مناسبی در تقسیم ملودی با ساکسیفون دارند.

بعد از ملودی زیبا خواننده مجددا می‌خواند: «ریه هام پر شده از تو... بی‌تو هر لحظه عذابه...» در این قسمت با قلهٔ دراماتیک مواجه می‌شویم. در جملهٔ دوم ملودی خواننده می‌خواند: «بغض معصوم و نجیبت، منو قانع کرد کمت شم...» روی کلمه قانع شم... آکسان‌های بسیار گل درشتی را می‌شنویم که همراه آن گیتار الکتریک نیز وارد قطعه می‌شود.

بنظر من از تنظیمی به این خوبی بعید بود که در کنترل این آکسان‌ها سهل انگاری کنند. چون همهٔ ضربه‌ها با یک قدرت نواخته می‌شوند. بهتر بود «کرشندو» اعمال می‌شد یا الگوی دینامیکی دیگری. قطعه فرود آمده و آکورد‌های استرینگ با تک جمله‌های شیرین گیتار، ملودی را به ساکسیفون تحویل می‌دهند تا پایان بخش قسمت ملودی باشد. بلافاصله ترجیع بند را مجددا با‌‌ همان ترکیب قبلی می‌شنویم.

بی‌دلیل نبود که ابتدا اسم آلبوم را یادگاری گذاشته بودند. این قطعه از قطعات زیبای این آلبوم بود.

  • سرت سلامت
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: معین راهبر

صدای آکورد‌ها و شکل اجرایی آن‌ها در‌‌ همان ابتدا ما را به یاد تنظیم‌های سیروان خسروی می‌اندازد. ملودی با صدای Lead در جملهٔ دوم همراهی می‌شود. اورتور بیشتر فضاست تا ملودی.

خواننده می‌خواند: «می‌گی خسته‌ت کردم، می‌گی می‌خوای دور شی...» در پس زمینه ریتم بندری با باس ضدضرب خواننده را همراهی می‌کنند. خواننده جملهٔ دوم را می‌خواند: «می‌گی بیزار شدی...» پس از اتمام این قسمت به ترجیع بند می‌رسیم: «سرت سلامت گل من، گوشه‌ای از دل من...» ریتم شکل تکاملی خود را پیدا می‌کند. تنظیم، خوش صداست. آرپجیاتور اره‌ای نیز به ترجیع بند شور بیشتری می‌دهد. مجددا به ملودی ابتدا باز می‌گردیم که با ریتم کامل اجرا می‌شود. دوباره از اینجا به بعد قطعه تکرار می‌شود ولی ترانه مطالب جدیدتری را ارائه می‌کند.

در این قطعه هم احساس می‌شود که اجرای زنده‌اش به محتوای ترانه اولویت داشته که این چنین تنظیم شده است!

  • خرابم نکن
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: رضا صادقی

نوای دل انگیز پیانو با همراهی گیتار ترکیب زیبایی ایجاد کرده‌اند. جملهٔ اول که نواخته می‌شود ویلون‌ها برای نواختن جمله دوم وارد می‌شوند و شکل واضحتری از ملودی را بگوش می‌رسانند. بعد از این اورتور زیبا خواننده می‌خواند: «خرابم نکن، عذابم نده...» کماکان پیانو و گیتار همراهی می‌کنند. ویلون‌ها هم مسوولیت بیشتر را در قطعه به‌عهده گرفته‌اند. همه چیز خوب پیش می‌رود. شکل اوج گرفتن قطعه هم کاملا منطقی است. در ادامه آکوردئون با زیبایی ملودی ابتدایی را با روایت خود می‌نوازد. ویلون‌ها هم نجیبانه بستری زیبا را برای ملودی اصلی ایجاد کرده‌اند. بعد از این قسمت به اوج آهنگ می‌رسیم: «نذار دق کنم خسته شم بشکنم... ببین چشممو، عاشقت، این منم!» ملودی وکال هم زیباست. البته این قطعه زیبایی خود را مدیون ویلون‌های هوشمندانهٔ پیام طونی است. این قسمت مجددا تکرار می‌شود. جنس ریتم در اینجا خوب نیست. اما آکسان ملودی هم در قسمت: «چی شد خوب من اینقده........ بد شدی..» جزو نکات خوب این قطعه بود.


  • دیگه مشکی نمی‌پوشم
ترانه سرایان: فرشته ملک محمود و مرجان زنگنه l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: مهران خالصی

قطعه با آرپجیاتور تعلیقی آغاز می‌شود که مشخص است آکوردهای ملودی قسمت بعدی است. ملودی ناقصی از گیتار را می‌شنویم که مجددا روی همین جمله نواخته می‌شود. در ادامه ویلون‌ها ملودی اصلی می‌نوازند. ملودی ساده ولی گویاست. ریتم هم خاص است نه الگوی ترنس دارد و هاوس. ولی همینکه خودش هست خوب است.

خواننده شروع به خواندن می‌کند: «یه عمری آرزوم این بود»... Hi hat و Pad و باس در پس زمینه خواننده را همراهی می‌کنند. در ادامه Kick و Guitar Wah به همراهی‌های خواننده اضافه می‌شوند. سپس خواننده ترجیع‌بند را می‌خواند: «نرنجی از دلم بانو... یه وقتایی اگه سردم..» در این قسمت حرکت آرپجیاتور کمی پرکار‌تر شنیده می‌شود ولی عناصر دیگری لازم بود. چرا که کمی احساس می‌شود اثرگذاری لازم را ندارد. البته ویلون‌ها تمام تلاش خود را کرده‌اند اما عنصری از جنس ریتم و یا موتیف‌های ریتمیک بیشتری لازم بود.

مجددا اورتور زیبای قطعه را می‌شنویم که از فرط زیبایی، باقی جاهای قطعه را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. سپس قلهٔ دراماتیک قطعه را می‌شنویم که خواننده به زیبایی می‌خواند: «ندارم ناله و آهی.. شراب غم نمی‌نوشم...» ریتم خوب پیش می‌رود. ویلون‌ها هم جاهای خالی را بخوبی پر کرده‌اند. در ادامه قطعه فرود می‌آید: «بگو... که باورت می‌شه... چقدر ساده دوست دارم...» ملودی ویلون زیر صدای خواننده هم حس تعلیق خوبی دارد. در ادامه ریتم هم به قطعه اضافه می‌شود. و خواننده با جمله ی: «دیگه مشکی نمی‌پوشم» به قطعه پایان می‌بخشد.

  • دلیل بودن
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کنندگان: رضاصادقی و معین راهبر

قطعه با تک جملهٔ گیتار الکتریک کار خود را آغاز می‌کند. خیلی زود ملودی را ساکسیفون می‌نوازد. تمی ترکیه‌ای و تقریبا تکراری. خواننده می‌خواند: «دلیل بودنم اینه...» ریتم کماکان از حالت اولیه خود خارج نشده و همانطور می‌نوازد بطوریکه من در بار اول متوجه ترجیع بند نشدم! مجددا ملودی ساکسیفون ابتدایی را می‌شنویم و سپس خواننده می‌خواند: «می‌خوای باور کنی یا نه... می‌خوام باور کنم هستی...» در این قسمت تنها گیتار الکتریک در زیر آکورد می‌نوازد تنها نکتهٔ این قطعه ایستادن خواننده روی نت محسوس گام بود که حس انتظار را ایجاد می‌کرد تا ترجیع بند را بشنویم ولی به لحاظ دینامیکی اتفاقی در ترجیع بند نمی‌افتد.

  • شیر خسته
ترانه سرا: رضاصادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کنندگان: رضا صادقی و معین راهبر

اورتوری کوتاه که بصورت ترمولو نواخته می‌شود را می‌شنویم. بلافاصله خواننده می‌خواند: «هرکی فهمید که بریدی.. می‌خواد از تنت ببره...» در پس زمینه باس و آرپژ خواننده را همراهی می‌کنند. در جملهٔ بعد صدایی سینوسی نیز آکورد‌های را پشتیبانی می‌کند. در بخش دوم خواننده ترجیع بند را می‌خواند: «دیگه تسلیم می‌شی وقتی توی گلهٔ شغالا..». ریتم وارد می‌شود و قطعه بهتر می‌چرخد. در ادامهٔ خواننده ساز تار ملودی کوتاهی را می‌نوازد. سپس Kick قطع می‌شود و خواننده مجددا می‌خواند: «وقتی قیمت شهامت کمتر از قیمت نونه...» آکومپانیمنت این کار متناسب است اما چیزی در کل قطعه کم است. در قسمت انتهای فاصله سوم خواننده هم کمی تاثیر روی کار گذاشت اما کافی نبود. بنظر من ترانهٔ این کار لیاقت توجه بیشتری داشت.

  • دروغ گفت
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: معین راهبر

پیانو و کلارینت و استرینگ اورتور پائیزی این قطعه را می‌نوازند. خواننده می‌خواند: «بهم گفت که دوسم داره..». حالا دیگر فقط پیانوست که با خواننده همدردی می‌کند. بعد از جملهٔ اول کلارینت و استرینگ مجدا خواننده را تنها نمی‌گذارند. خواننده ترجیع بند را می‌خواند: «دروغ گفت... دروغ گفت...» ریتم هم به قطعه اضافه می‌شود. صدای Snare اصلا انتخاب خوبی نبود. پس از ترجیع بند پیانو ملودی را می‌نوازد که ریتم و کلاینت هم او را همراهی می‌کنند تا انجائیکه خواننده می‌خواند: «می‌گفتش من هواشم، تموم قصه هاشم...» در این قسمت خواننده شکل بهتری از خواندن را ارائه می‌دهد. در تکرار ملودیک این قسمت دوباره آکسان‌گذاری داریم روی قسمتی که می‌خواند: «می‌گفت تنها نمی‌شم...» که مجددا‌‌ همان اشکال را دارد و آکسان‌ها دینامیک یکسانی دارند و حسی مصنوعی ایجاد می‌کنند. مجددا ترجیع بند را می‌شنویم. در ادامه گیتار الکتریک بشکل زیبای ملودی را می‌نوازد که بنظر من در این قسمت لزوم ایجاد آکسان بیشتر حس می‌شد. در قسمت بعدی خواننده می‌خواند: «بهم می‌گفت که زندگیشم و با من عجینه...» قطعه در اینجا فرود آمده و پیانو و ریتم و استرینگ خواننده را همراهی می‌کنند. بلافاصله بعد از خواندن این قسمت نقطهٔ اوج قطعه را می‌خواند: «می‌گفت طاقت می‌اره بچگی‌هامو بدی هام...» در این قسمت هم نیاز بود که قطعه کمی متنوع‌تر باشد. شاید بهتر بود گیتار الکتریک در جواب‌های خواننده نقش ایفاء می‌کرد. چرا که فقط گیتار الکتریک را در یک قسمت بشکل ملودی شنیدیم و بخاطر ایجاد وحدت می‌توانست حضور پررنگ‌تری در قطعه داشته باشد. در انت‌ها هم ترجیع بند با نتی دیسونانس (نامطبوع) اجرا می‌شود و در ادامه گروه کر هم خواننده را همراهی می‌کنند.

یکی از اشکالات این قطعه به نظر من مدت زمان زیاد آن است که از زیاد بودن متن ترانه تاثیر می‌گیرد. این قطعه قابلیت این را داشت که در حد یک قطعه پاپ کلاسیک مثل کارهای Gary Moore و Lara Fabian تنظیم شود و تاثیر بهتری بر مخاطب بگذارد.

  • جان دل (بندر عباسی)
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: معین راهبر

قطعه با صدایی بم از پیانو آغاز می‌شود که در ادامه سازهای کوبه‌ای ریتم بندری را می‌نوازند. در‌‌ همان ابتدا حضور پیانو تعجب بر انگیز است. در ادامه هم وقتی به قطعه گوش می‌دهیم متوجه می‌شویم که پیانو قطعه را پائین اورده است. می‌شد یک صدای الکترونیک از خانوادهٔ صداهای اره‌ای بجای پیانو اجرا می‌شد که شکل مدرن تری به کار می‌داد.

از رضا صادقی انتظار می‌رود که اینطور قطعاتش را با سازهای زنده اجرا کند که حس و حال واقعی‌تری به شنونده منتقل شود. چون هرکسی با تعدادی سمپل می‌تواند چنین کیفیتی را ارائه دهد.

  • زبون آسمون
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کنندگان: رضاصادقی و معین راهبر

گیتار سیم فلزی و پیانو آغازگر این قطعه هستند که شروعی زیبا دارد و در ادامه گیتار الکتریک نیز ملودی اورتور را می‌نوازد. سپس پیانو ملودی را پیش می‌برد و استرینگ و باس نیز تا پایان اورتور پیانو را همراهی می‌کنند. خواننده می‌خواند: «چشمای آسمونیتو، توی آسمون دیدم...» در پس زمینه پیانو الکترونیک است که آکورد‌ها را در خلوت می‌نوازد.

در قسمت بعدی خواننده می‌خواند: «نفرت از رسیدن به مقصد و ندیدنت...» ریتم هم به قطعه اضافه می‌شود. اینجا پیانو نقش بهتری ایفا می‌کند و با تغییرات کروماتیکی که دارد احساس هوشمندانه‌تری را منتقل می‌کند. در ادامه مجددا گیتار الکتریک ملودی زیبایی را می‌نوازد که در پایان این قسمت با یک پاساژ زیبا مدولاسیون شک گرفته و‌‌ همان ملودی این بار با گیتار Distortion نواخته می‌شود. در ادامه به فراز قطعه می‌رسیم که خواننده می‌خواند: «حس نزدیک شدن به دست بی‌رحم زمین...» اینجا تنظیم‌کننده هوشمندانه رفتار کرده و نقش گیتار الکتریک را در قطعه ادامه می‌دهد و ترکیب صدای خواننده و گیتار الکتریک حس خوبی به شنونده منتقل می‌کند. بلافاصله قطعه فرود می‌آید: «صدو بیست و بهونه کردن و چه بی‌خبر..». اینجا مثل ابتدای قطعه پیانو الکترونیک و استرینگ خواننده را همراهی می‌کنند. در انت‌ها نیز ملودی ابتدایی پیانو را می‌شنویم و قطعه به پایان می‌رسد. بنظر من این قطعه هم جزو قطعات خوب این آلبوم بود.

  • حق با تو بود
ترانه سرا: مرجان زنگنه l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: رضا صادقی

پاساژ تیمباله آغازگر قطعه‌ای است که از‌‌ همان ابتدا الگوی اسپانیایی خود را مشخص می‌کند. ملودی را ساکسیفون می‌نوازد و گیتار و ریتم و استرینگ هم در پس زمینه شنیده می‌شوند. بعد از اورتور خواننده می‌خواند: حق با تو بود.. یه جا باید تموم شه.. آکورد‌های گیتار و ریتم حس خوبی به شنونده منتقل می‌کند. در بار دوم استرینگ نیز به قطعه اضافه می‌شود. بلافاصله و بدون نقطه گذاریِ خاصی به ترجیع بند می‌رسیم که خواننده می‌خواند: یکی بود و یکی نبود، باشه برو بود و نبود... که فقط به لحاظ ملودی کمی بالا‌تر از قسمت‌های قبل است ولی در تنظیم اتفاقی خاصی نمی‌افتد. در ادامه گیتار ملودی زیبایی را می‌نوازد و که خواننده هم همراه آن با هجای: «دا» بصورت اونیسون با گیتار می‌خواند که بنظر من بهتر بود فاصله سوم گیتار را می‌خواند. در قسمت بعدی خواننده می‌خواند: حق با توئه، روزای دیگه یه رنگ نیست... در این قسمت در جاهای خالی بصورت کر متن ترانه را تکرار می‌کند که کار زیبایی از آب در آمده است. البته بازهم بنظر من «مونوتن» بودن این ملودی‌ها کمی حالت ابتدایی به کار می‌دهد وبهتر است در اینطور کار‌ها از فواصل استفاده شود.

  • دلم گفت
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: رضا صادقی l تنظیم کننده: معین راهبر

قطعه با ملودی چکشی و آکوردهای ضدضرب اره‌ای شروع می‌شود. پس از اورتور کوتاه خواننده شروع به خواندن می‌کند: «می‌خواستی که خرابت شم..» حالا دیگر Kick و Bass Zip هم خواننده را همراهی می‌کنند. در جواب خواننده صدای آرپجیاتور‌ها هم دلنشین است. در قسمت بعد هم Hihat به همراهی‌ها اضافه می‌شود. تا اینجای کار با ملودی زیبایی مواجه هستیم. در ادامه با یک پاساژ کم رمق خواننده ترجیع بند را می‌خواند: «دلم گفت که نمی‌دونی نمی‌خونی نگاهم رو.... »

نکته‌ای در تنظیم هست که باعث می‌شود کار حجم لازم را نداشته باشد و آن انتخاب Kick و بخصوص Snare است که بشدت کم رمق هستند وگرنه بقیهٔ عناصر خوب در هم پیچیده‌اند. در ادامهٔ ترجیع بند هم با با Quantize کردن هجای آخر صدای خواننده حالت مدرن و خوبی به قطعه داده می‌شود. سپس ملودی جدیدی را می‌شنویم که این بار با عناصر کامل شدهٔ ریتم در حال شنیده شدن است. ملودی را Synth Lead می‌نوازد. بعد از ملودی خواننده می‌خواند: «تو که ساده فراموش می‌کنی رویای دیروزم...» بعد از خواندن این قسمت ابتکار جالبی را می‌شنویم. قبل از ترجیع بند کاملا موسیقی سکوت می‌شود و خواننده در سکوت و با فاصلهٔ سوم خود می‌خواند: دلم گفت... و در ادامه آکورد گیتار آکوستیک هم به قطعه اضافه می‌شود. در انتهای ترجیع بند که خواننده می‌خواند: تو رو نشناختم‌ای رسم بد آئینی... روی کلمهٔ آئینی تحریر نابجا و طولانی را می‌شنویم که کمی ابتدایی بنظر می‌رسد. در کل در این قطعه ایده‌ها خوب بودند اما پرداخت ضعیف بودند.

  • خوب و بد
ترانه سرا: رضا صادقی l ملودی: الهام از موزیک شرقی l تنظیم کنندگان: رضا صادقی و معین راهبر

صدای پیانو و کرشندو‌های استرینگ آغازگر قسمت ابتدایی قطعه هستند. سپس ملودی کاملتری از استرینگ می‌شنویم تا به خواننده برسیم: دارم از دستای عشقت... یه جورایی‌‌ رها می‌شم... ملودی هوشمندانه نوشته شده است. البته ظاهرا مرجع قدیمی تری هم دارد. افت و خیز خوبی در ملودی وجود دارد. مثل این قسمت که خواننده می‌خواند: «اگه شاه بازی، عشقه، تو دیگه مات و من کیشم...» و می‌خوام حرف بزنم روراست و این حرفا رو می‌فهمی... روی کلمه‌های عشقه و روراست... تنوع خوبی در کار می‌شنویم. رضا صادقی هم حس ملودی را بخوبی دریافت کرده و ترانهٔ متناسبی را برای این ملودی نوشته است. در ادامه ویلون سولو تمی کاملا ترکیه‌ای را می‌نوازد که آکسان‌های خوبی هم در جملهٔ دوم ملودی ویلون در تنظیم وجود دارد. مجددا خواننده می‌خواند: می‌دونم سخت جون می‌دم.... در این قسمت که قلهٔ دراماتیک قطعه است ولی تنظیم کم کار‌تر از قسمتهای قبل است. در ادامه ترجیع بند اجرا می‌شود و در قسمت نتیجه گیری هم متوجه می‌شویم که: تو خوب و من بد عالم... از این حس تو خوشحالم.... بعد از این قسمت سکوت داریم و خواننده با خنده‌ای کنایه آمیز از ادامهٔ حرف‌هایش گویی صرفنظر می‌کند و وظیفهٔ نتیجه گیری قطعه را به استرینگ می‌سپارد.

  • چراغارو خاموش کن
ترانه سرا: یاحا کاشانی l ملودی: انوشیروان تقوی l تنظیم کننده: انوشیروان تقوی

قطعه با فضایی تعلیقی از ارپجیاتور سینوسی آغاز می‌شود که خیلی زود خواننده تکلیف شنونده را روشن می‌کند: «چراغا رو خاموش کن... » صدای Pad و Snare mid نیز در پس زمینه شنیده می‌شوند. بعد از اجرای این قسمت با یک پاساژ پر حجم به ترجیع بند می‌رسیم: «فکر نبودن تو... دنیامو می‌سوزونه...» در این قطعه ریتم کمی حالت لنگ دارد و خواننده هم در قسمت «بگو که بر می‌گردی» فقط نت‌های را با صدای خود اجرا کرده و مشخص است که بسختی این قسمت را خوانده است.

بعد از این قسمت ملودی را می‌شنویم که ترکیبی از صدای اره‌ای و سینوسی است و در بارِ دوم هم با ریتمِ کامل شده همین ملودی را می‌شنویم... مجددا قطعه فرود می‌آید خواننده می‌خواند: «از شرم اشکای من... رفتی چرا یه گوشه... »

ریتم و باس هم خواننده را همراهی می‌کنند. در انتهای این قسمت ملودی جدید را خواننده می‌خواند: «اگه دلت هنوزم... باهام یه کم رفیقه...» تنظیم در این قسمت چیز خاصی برای ارائه ندارد. علی الخصوص اینکه در همین قسمت صدای خواننده خیلی مطمئن شنیده نمی‌شود و این اشکالی است که به ناظر ضبط که معمولا‌‌ همان تنظیم‌کننده است برمی‌گردد.

در ادامه ترجیع بند را می‌شنویم و در قسمت ملودی هم صدای تار زخمه‌های شیرینی را می‌نوازد که کاش در ابتدای کار هم می‌توانستیم ته مزه‌ای از تار را بشنویم که هم به وحدت در تنظیم کمک می‌کرد.

  • نتیجه گیری:
-  اینکه در این آلبوم ۱۴ قطعه وجود دارد اتفاق خوبی است و شاید فلسفهٔ اعتقادی نیز در پس این موضوع باشد. البته بنظر من سخاوتمندی رضا صادقی را هم به نوعی نشان می‌دهد که قطعات تقریبا دو آلبوم را در یک آلبوم به طرفدارانش تقدیم کرده است. اما همهٔ این محاسن را که بجای خود خیلی هم خوب هستند را کنار بگذاریم بهتر بود این آلبوم با‌‌ همان ۷-۸ قطعه منتشر می‌شد که وسواس بیشتری در بالابردن کیفیت کار داده می‌شد. بعضی قطعات ترانهٔ خوبی داشت ولی ملودی و تنظیمش به اندازهٔ ترانه نبود. بعضی قطعات هم صرفا جهت استفاده در کنسرت‌ها در آلبوم حضور داشتند.

-  احساس من اینست که حالا که او خودش را و کاراکترش را در موسیقی جا انداخته است، می‌بایست به فکر پله‌های بالاتری در موسیقی باشد.

-  احساس می‌شود تلاش زیادی صورت می‌گیرد برای تولید قطعه‌ای که بتواند جای قطعهٔ «وایسا دنیا» را بگیرد. که البته بنظر من نقطهٔ قوت این آهنگ، زاویهٔ دیدی است که ترانهٔ زیبای «وایسا دنیا» از آن منظر توسط خود او سروده شده است. قطعهٔ «چراغا رو خاموش کن» با دو ورژن هم نتوانست جای «وایسا دنیا» را بگیرد. البته ترانهٔ «شیر خسته» پتانسیل این قضیه را داشت که ملودی و تنظیم حق مطلب را نتوانسته بود بجا بیاورد.

-  قطعات: «یادگاری»، «زبون آسموني و «دروغ گفت» (با اغماض) قطعات خوب این آلبوم بودند. بقیهٔ قطعات هر کدام حسن‌هایی داشتند ولی یکدستی و وحدتی که در این قطعات بود را نداشتند.


منبع : اختصاصی سایت موسیقی ما

کنسرت رضا صادقی در اصفهان

به نقل از سایت KINGOFBLACK.COM

کنسرت رضا صادقی در اصفهان با یک هفته تاخیر برگزار می شود.

به گفته مرشدی ، مدیر برنامه این کنسرت ، قرار بود رضا صادقی در روزهای 10 و 11 شهریور به روی استیج برود که بنا به دلایلی این کنسرت به 18 و 19 شهریور موکول شد. مرشدی افزود فروش بلیط هم از اواسط هفته اینده در مراکز بلیط فروشی سطح شهر اصفهان انجام خواهد شد.

مراکز فروش بلیط:

درویش خان(مجتمع پارک)      تلفن:6671314

استریو تومبا ( امادگاه مجتمع عباسی)     تلفن:2200981

گالری مسعود ( خاقانی)     تلفن: 6254617

آرشه جام جم (چهارباغ بالا)     تلفن:6286733

تحویل  در محل 09136430300

گزارش ویدئویی موسیقی ما از تولد 33 سالگی رضا صادقی

موسيقي ما – بهمن بابازاده، سعيد عبداللهي: رضا صادقي امروز 33 ساله شد. در روز اول سي و سه سالگي اش راجع به خيلي چيزها مي شد با او گپ زد. راجع به گذشته و حال و آينده. در مورد زندگي، عشق، فرار.
ولي او زياد حال و روز خوبي ندارد. تعارف که نداريم! حال و روز اين روزهاي آقاي مشکي پوش، چندان تعريفي ندارد. بحث ما هم به قدري به حاشيه رفت که شايد کمترين موضوعيت اين گفت‌وگو، 33 سالگي صادقي باشد.
در اين ويدئو 36 دقیقه‌ای صادقي صريح تر از هر زماني صحبت کرده. در ضمن پيام ويژه او براي طرفدارانش را در روز تولد اين خواننده از دست ندهيد.
http://www.musicema.com/video/rezasadeghi/Reza%20Sadeghi--nahaee.rmvb

کنسرت رضا صادقی در چناران!


دیگه مشکی نمیپوشم آمد!

دیگه مشکی نمیپوشم وارد بازار شد!

لطفا نسخه ارجینال آلبوم رو خریداری کنید!

دیگه مشکی نمیپوشم

موسیقی ما - آلبوم جدید رضا صادقی، تحت عنوان «دیگه مشکی نمی‌پوشم» امروز ـ ۱۰ خردادماه ـ روانهٔ بازار موسیقی شد. صدرالدین حسین‌خانی ـ تهیه کنندهٔ آلبوم ‌توضیح داد: «دیگه مشکی نمی‌پوشم» دارای ۱۴ قطعه است و حدود ۲ سال است که تولید آن برای اعضای گروه زمان برده و تمام قطعات اگوستیک هستند تمام تلاش گروه نیز این بوده که آلبوم دارای کم و کاستی نباشد.

وی دربارهٔ فضای آلبوم توضیح داد: سبک کار با سایر آلبوم‌ها تفاوتی ندارد، فقط سعی کردیم این آلبوم عمومیت بیشتری داشته باشد. قطعات «دیگه مشکی نمی‌پوشم» هم با ریتم شاد و هم با ریتم آرام هستند و سوژه‌های متفاوتی را در بر می‌گیرند.

حسین‌خانی گفت: نام این آلبوم هیج ربطی به مشکی پوشیدن و یا نپوشیدن رضا صادقی در اجرا‌هایش ندارد.

 «چراغی رو خاموش کنید» با دو تنظیم متفاوت، «یادگاری»، «سرت سلامت»، «خرابم نکن»، «دیگه مشکی‌نمی‌پوشم»، «دلیل بودن»، «شیر خسته»، «دروغ گفت»، «جان دل» که یک موسیقی فولکلور بندرعباسی است، «زبون آسمون» که شعر آن در هواپیما سروده شده، «حق با تود بود»، «دلم گرفت» و «خوب و بد» را از قطعات این آلبوم برشمرد.

همچنین یا‌ها کاشانی، انوشیروان تقوی، کوشان حداد، رضا صادقی، معین راهبر، مهران خالص و.. شعر، تنظیم و آهنگسازی این آلبوم را بر عهده داشته‌اند.

حسین خانی از معین راهبر (پیانو)، کوشان حداد و انوشیروان تقوی (کیبورد)، فیروز ویسانلو و مهران خلیلی (گیتار کلاسیک)، مسعود همایونی (گیتار الکتریک)، مجتبی آشکاری (گیتارباس)، بابک یوسفی (ساکسفون)، ناصر رحیمی (پرکاشن)، کاوه سرودیان (نی) و... به عنوان نوازندگان این آلبوم یاد کرد.

او با بیان اینکه این آلبوم حدود ۲۰ میلیون تومان برای اعضای گروه هزینه برداشته، از مخاطبان خواهش کرد: کپی سی دی را خریداری نکنند تا به خوانندگان پاپ کمک کنند، قدی به سمت جلو بردارند.

کنسرت رضا صادقی در استرالیا

مراکز فروش بلیط در ملبورن: سوپر آریانا، سوپر گلف، سوپر اشتار، سوپر نات(آقای صدقی) و سوپر مارکت بامیان در منطقه دندینانگ

مراکز فروش بلیط در سیدنی: سوپر مارکت آریا، سوپر بهار، سوپر مارکت پارس، سوپر مارکت ساحل، سوپر پرند کوچولو در بلک تاوون، سوپر میلاد در مریلندز و سوپر مارکت شهروند و رستوران دربند در منطقه اوبرن و سوپر مارکت استار در بلکوم هیلز

Live Concert on Saturday, 21st May 2011, 8:30pm

The Hills Centre, Sydney

نمایی از محل برگزاری کنسرت :

عکسهای کنسرت رضا صادقی در کیش

کنسرت رضا صادقی 2 فروردین ماه سال جاری در کیش برگزار شد.

عکسهایی از اجرای مرد مشکی پوش رو در ادامه مطلب می تونید ملاحظه بکنید.

عکسها برگرفته از فیس بوک سعید عبداللهی می باشد.


ادامه نوشته

برگرفته از فیس بوک رضا صادقی

هیّ..


صدای غروب دلت نیست که بی‌ نجوا میمیرد ؟

من دوستت دارم ای‌‌ سادهٔ صبور، ای‌‌ من بی‌ رویا ...

ببین ؟ هنوز هم طعم چای تلخ عصر را می‌توان با قند یادی از عاشقانها صبوری کرد

من با توام تو در معنی‌ ... همین خوب است

همین ........ هیّ

آلبوم «خاص» با حضور خوانندگان مطرح موسیقی پاپ ایران به زودی وارد بازار موسیقی کشور می‌شود. محمد حاتم‌پور یکی از تهیه کنندگان این اثر در گفتگو با خبرنگار موسیقی ایرانیان درباره جرئیات این اثر گفت: «در این آلبوم که «خاص» نام دارد، خوانندگان مطرح موسیقی پاپ ایران محسن چاوشی، فرزاد فرزین، پیام صالحی، شهاب رمضان، رضا یزدانی، رضا صادقی، بابک جهانبخش، گروه موسیقی سون، علی اصحابی و مهدی مدرس حضور دارند و فضای آلبوم هاوس – ترنس و در عین حال عاشقانه است که کارهای نهایی مربوط به تولید و انتشار این آلبوم انجام شده و اگر مشکل خاصی پیش نیاید تا یک ماه آینده وارد بازار موسیقی کشور خواهد شد.»

وی در ادامه افزود: «آهنگسازی اکثر قطعات آلبوم بر عهده خود خوانندگان بوده و تنظیم‌ها نیز توسط هنرمندان مطرحی همچون کوشان حداد، سیروان خسروی، نیما وارسته و انوشیروان تقوی انجام گرفته، ترانه‌های آلبوم نیز توسط هنرمندانی همچون یاحا کاشانی، حسین صفا، سمیه کاویانی و علی اصحابی سروده شده است.»

لازم به ذکر است که تهیه کنندگی آلبوم «خاص» را برادران حاتم‌پور و پخش آن را شرکت پخش الوند برعهده دارد.

 

منبع : موسیقی ایرانیان

خوب خدا رو شکر زیر آب بنده هم زده شد و از اونلی صادقی حذف شدم.

به خداوندی خدا از این موضوع ناراحت نیستم، فقط ناراحتم از این که افرادی هستند به اسم       مشکی پوش که در جمع ما سالیان سالِ  حضور دارند و تنها کاری که از دستشون برمیاد خراب کردن دیگرانه.

از این حرفا بگذریم، مهم نیست.

خدا رو شکر توی این ۴ سال و نیمی که در خدمت دوستان عزیزم بودم بیشتر افراد منو شناختند و میدونن چطور آدمی هستم.

دوستان عزیزم، DVD برنامه دو نیمه سیب (ویژه برنامه عید نوروز شبکه جهانی جام جم) که در اون رضا صادقی به همراه گروهش اجرای بسیار زیبایی رو داشتند جهت قرار گرفتن در اختیار دوستان عزیزم آمادست. کسانی که تمایل به دریافت این DVD رو دارند می تونند با شماره ای که در زیر قرار دادم تماس بگیرند تا برای ارسال باهاشون هماهنگی انجام بدم.

09357922298 علی هارونی

در آخر به سخنی از حضرت علی (ع) اکتفا می کنم که می فرمایند :

چه بسیار حرف ها که پاسخشان سکوت است!

فرا رسیدن سال ۱۳۹۰ رو پیشاپیش به همه دوستان عزیزم به خصوص مشکی پوشان دوست داشتنی تبریک عرض می کنم و امیدوارم سال خوبی رو در پیش داشته باشند.

از یاد نبرید که رنگ مشکی رنگ عشقه...!!!

نمیدونم چرا اینجوری شدم!

4 ساله واسه این وبلاگ زحمت کشیدم ولی این روزا اصلا وقت نمی کنم که بیام و آپدیتش کنم!

از دست خودم ناراضی ام!

انشالله ماه آینده جبران می کنم

چهار سالگی وبلاگ

وبلاگ ۴ ساله شد.همین...!!!

کنسرت رضا صادقی در مالزی

برگرفته از سایت موسیقی ما:




 


 

موسیقی ما - سعید عبداللهی: رضا صادقی خواننده خوش صدای موسیقی پاپ کشورمان روز ۶ اسفند سال جاری (۲۵ فوریه ۲۰۱۱) برای ایرانیان مقیم کوالالامپور می‌خواند.

یه گزارش سایت موسیقی ما این کنسرت با همراهی گروه مشکی‌پوشان به سرپرستی بهنام ابطحی و در سالن ۳ هزار نفری برج‌های دوقولوی مالزی برگزار خواهد شد و رضا صادقی قطعات محبوب‌اش را اجرا خواهد کرد.

قیمت بلیت این کنسرت که تنها در یک سانس (ساعت ۲۱) برگزار خواهد شد از ۱۲۰ رینگیت تا ۲۵۰ رینگیت برآورد شده است. علاقه‌مندان برای تهیه بلیت در مالزی می‌توانند با شماره ۰۰۶۰۳۲۱۶۶۵۵۶۶ تماس بگیرند. همچنین قرار است تور هواداران رضا صادقی، از ایران گروه مشکی‌پوشان را در این سفر همراهی کنند که آژانس این تور به زودی معرفی خواهد شد.

علاقه‌مندان داخل کشور برای اطلاعات بیشتر درباره این کنسرت می‌توانند با شماره ۰۹۳۹۲۱۴۲۲۵۳ تماس بگیرند. همچنین قرار است سایت موسیقی ما این کنسرت را به صورت زنده پوشش خبری و تصویری(عکس) دهد.

به همین بهانه گفت‌وگوی صوتی با رضا صادقی انجام دادیم که می‌توانید از
اینجا دانلود کنید
پوستر کنسرت رضا صادقی در مالزی پوستر کنسرت رضا صادقی در مالزی
  • پوستر کنسرت رضا صادقی در مالزی
  • پوستر کنسرت رضا صادقی در مالزی
  • کنسرت رضا صادقی در تهران

    رضا صادقی پس از ۲ شب اجرای موفق در سالن همایش های برج میلاد،۲۵ و ۲۶ آبان ماه نیز مهمان مردم خونگرم قشم بود.عکسهای این کنسرت جهت دانلود در زیر قرار گرفته شده است:

    دانلود عکسهای کنسرت قشم

     

     

    کنسرت رضا صادقی(فقط یک شب)

    مکان: مرکز همایشهای برج میلاد
    تاریخ:
    4 آذر 1389
    ساعت: 18 و 21:30
    قیمت بلیط:250000 و 300000 و 400000 و 450000 و 500000 ریال
    توضیحات:

    به همراهي اركستر زيباي زهي و پاپ 45 نفره

    با تنظيم جديد از سيد بهنام ابطحي

    برای تهیه بلیط با شماره های22728007 و 22738007 تماس بگیرید.

     

    کنسرت های موفق رضا صادقی در سال 1388

    مطلب اضافه شده به پست جدید :

    ۴عکس از اجرای رضا صادقی در بوشهر.به زودی عکس ها و فیلم ها و فایل های صوتی کنسرت هم قرار

    داده میشه.

     

    کنسرت رضا صادقی در بوشهر

     

     


    طی صحبتی که با یکی از نوازندگان گروه رضا صادقی داشتم اطلاع پیدا کردم که کنسرت بزرگ رضا

    صادقی  از ۲۲ اسفند لغایت ۲۴ اسفندماه در گرگان برگزار می شود.


    کنسرت رضا صادقی در بوشهر که قرار بود از دیروز در ۲ سانس ۱۸:۳۰ و ۲۱:۳۰ برگزار شود و حتی با وجود

    اخذ مجوزهای لازم از ارگانهای مختلف بخصوص فرمانداری، با کج اندیشی های شخص فرماندار بوشهر

    که مجوز این اجرا را باطل اعلام کرده بود با ۴ ساعت تاخیر برگزار شد.

    در کنسرت دیروز، افرادی که برای ساعت ۱۸:۳۰ بلیت داشتند تا ساعت ۲۳ شب در پشت درهای بسته

    قرار گرفته بودند و افرادی که برای سانس ۲۱:۳۰ نیز بلیت گرفته بودند به این جمع پیوسته بودند تا سالنی

    که ظرفیت ۱۸۰۰ نفر را در هر سانس داشت با سیل جمعیت ۳۶۰۰ نفره در پشت درها مواجه شود که

    خوشبختانه یا متاسفانه بسیاری از مردمانی که به عشق سلطان مشکی پوش بلیت های این کنسرت

    را خریداری کرده بودند با توجه به تاخیر بوجود آمده به خانه های خود بازگشته بودند و سالن با همان

    ظرفیت نهایی خود پر شده بود. بی برنامگی فوق العاده زیاد از سوی نهاد برگزار کننده تا حدی بود که

    بعضی افراد که بلیت های ۵۰ هزار تومانی خریداری کرده بودند مجبور به نشستن در ردیف های آخر

    میشدند. در ساعت ۲۳ با توجه به اتفاقات بوجود آمده و عصبانیت شدید مردم و بسته بودن درب ها،

    درب های سالن محل برگزاری به خاطر ازدحام زیاد جمعیت شکست و جمعیت روانه سالن شدند.

    نکته عجیب تر در مورد برگزاری این کنسرت، این نکته بود که دوستان در نهادهای امنیتی بوشهر، این

    کنسرت را با انتخابات ریاست جمهوری اشتباه گرفته بودند و از صبح دیروز خطوط ایرانسل در تمامی

    استان بوشهر قطع بود و بلافاصله پس از پایان کنسرت، مجددا آنتن دهی شبکه فعال شده بود!

    در ساعت ۲۳:۱۵ رضا صادقی بر روی استیج آمد و با آهنگ قدیمی و خاطره انگیز "داشتم فراموشت

    می کردم" برنامه خود را شروع کرد و با اعلام این جمله که : " شما ۴ ساعت منت رو سر من گذاشتید

    و بخاطر من این همه انتظار کشیدید،من از همتون معذرت میخوام،منم بصورت ایستاده تا آخر مراسم،

    برنامه خودمو اجرا میکنم و اینگونه بود که مشکی پوش ۱ ساعت بصورت ایستاده کنسرت خود را

    برگزار کرد. با توجه به فشار جمعیت،مسئولین چاره ای جز برگزاری کنسرت نداشتند ولی مدت زمان

    اندک کنسرت خواست قلبی آنها که همانا برگزار نشدن آن بود را نشان می داد.

    رضا صادقی با اجرای خود در این شب که پر از حوادث و اتفاقات عجیب و غریب بود نشان داد که واقعا به

    حرف خود که برای مردم و به عشق آنها می خواند عمل می کند و با وجود تمامی مشکلات و حتی

    احتمال ممنوع الکار شدن با توجه به باطل شدن مجوز کنسرت قبل از برگزاری، باز هم مردم را به همه

    چیز ترجیح داد و معنای مشکی رنگ عشقه را یکی از اصول آن یکرنگ بودن است به خوبی به همگان

    اثبات کرد.

    به زودی عکس ها و فیلم هایی که از این کنسرت توسط دوستانم گرفته شده در صورت با کیفیت بودن و

    مناسب بودن در وبلاگ قرار میدهم.


    خبرهای منتشر شده در سایت های استان بوشهر:

    تمام بليت هاي كنسرت بزرگ "رضا صادقي" در بوشهر تا صبح چهارشنبه به فروش رفته است.

    به گزارش‹‹خليج فارس››؛ گروه "سياه پوش" به سرپرستي رضا صادقي قرار است 5 شنبه و جمعه شب (21 و 22 اسفند) در سالن مجتمع ورزشي كارگران بوشهر كنسرت اجرا كند.

    بليت هاي اينكنسرت كه در قطعات 50، 30 و 20 هزارتوماني به فروش مي رفته، هرچند گران به نظر مي رسيد ولي صبح چهارشنبه در نقاط تعيين شده به فروش رفت و بازار سياه آن آغاز شد. ظرفيت سالن محل اجراي صادقي 1800 نفر است.

    صادقي قراراست دو شب و طي 4 سانس در بوشهر برنامه اجرا كند.

    سانس نخست برنامه صادقي امشب از ساعت 19 آغاز مي شود.


    كنسرت "رضا صادقي" خواننده پاپ كشور دقايقي قبل از شروع مراسم و در حالي كه وي به همراه گروهش در سالن حضور يافته بود، لغو شد.

    به گزارش ‹‹خليج فارس››؛ در حالي كه قرار بود امشب سانس نخست اجراي گروه موسيقي پاپ "مشكي پوشان" به سرپرستي "رضا صادقي" در سالن مجموعه ورزشي كارگران بوشهر برگزار شود، عليرغم حضور پرتعداد كساني كه بليت اين مراسم را در دست داشتند لغو شده است.

    اين گزارش مي افزايد: مسئولان برگزاري مراسم در زمان ارسال اين خبر در فرمانداري بوشهر حضور يافته تا براي رفع مشكلات برگزاري كنسرت صادقي كه هنوز سربسته مانده رايزني كنند. اين در حالي است كه مردم پشت سالن مانده و كسي پاسخگوي مردم نيست. اين در حالي است كه تنها ماموران نيروي انتظامي در محل حضور دارند و در پاسخ به سوالات مردمي، اظهار مي دارند كه اطلاعي درباره لغو مراسم ندارند.

    مردم كه تعداد آنها نزديك به 2 هزار نفر است اميدوارند با رايزني هاي مسئولان برگزاري كنسرت؛ تا ساعت هاي آينده مشكل رفع شده و صادقي كه به همراه گروهش در سالن حضور دارد برنامه اش را اجرا كند.


    به رغم اعلام لغو کنسرت موسیقی رضا صادقی از سوی برگزار کنندگان این مراسم ، مردم که از ساعت 30/18 درکنار درب ورودی مجتمع ورزشی کارگران بوشهر به انتظار ایستاده بودند. آنقدر ماندند که بلاخره مسئولین اجازه برگزاری کنسرت را صادر و صادقی برای مردم خواند.

    به گزارش «خلیج فارس» حضور صدها تن از علاقمندان خواننده محبوب پاپ ایران از ساعت 30/18 که برغم اعلام لغو کنسرت حاضر به ترک محل نبودند باعث شد تا مجوز اجرای کنسرت گروه «مشکی پوشان» که با مشکلاتی از سوی فرمانداری بوشهر رو برو گردیده بود صادر و بلاخره «صادقی» که قرار بود ساعت 30/18 به اجرای برنامه بپردازد در ساعت 23 با گروه خود به هنر نمایی و اجرای قظعات زیبایی از آلبوم های معروف خود پرداخت.

    گفتنی است جمعیت 1000 نفری علاقمند به شرکت در کنسرت رضا صادقی در حالی که از شنیدن خبر لغو کنسرت بسیار شکه شده بودند با تکانهای شدید درب ورودی مجموعه ورزشی کارگران باعث گشوده شدن درب شده و در حیاط مجموعه تجمع نمودند.

    این گزارش می افزاید: بدنبال تجمع مردم در حیاط مجموعه و پس از کش و قوس های فراوان بلاخره با صدور مجوز اجرا، درب سالن اجرای کنسرت به روی مردم گشود شد و صادقی یکساعت و نیم به اجرای برنامه پرداخت.


    اجرای کنسرت موسیقی رضا صادقی در شامگاه پنجشنبهبا حاشیه های فراونی رو برو بود.

    به گزارش «خلیج فارس» به رغم فروش اکثر بلیط های سانس اولکنسرت صادقی و پس از آنکه با مخالفت فرمانداری میرفت که کنسرت این خواننده محبوب لغو شود با اصرار مردم حاضر در محل مجوز اجرای گروه مشکی پوشان صادر گزدید و همینامر باعث شد تا صادقی پس از حضور بر روی سن با اعلام این نکته که همیشه در اجراهای خود بدلیل معلولیت روی صندلی به اجرای برنامه می پردازد اما امشب به احترام مردمیکه اینگونه عشق خود به هنر را اثبات کردهو وی را شرمنده کردند تا پایان برنامه ایستاده برنامه را اجرا خواهد کرد.

    گفتنی است در حین اجرای برنامه برخی تماشاچیان از وی درخواست نمودند که بدلیل خستگی ادامه برنامه نشسته دنبال کند اماوی نپذیرفت و تا پایان برنامه ایستاده به اجرای برنامه پرداخت که با تشویق مستمرحاضران در سالن روبر گردید.


    قبل از شروع پست جدیدم میخواستم مطلبی رو یادآوری کنم. اگه یادتون باشه خدممتون عرض کردم که

    در کنسرت های تهران و اصفهان،پرچم مشکی رنگ عشقه رو با کمک دوستانم به اهتزاز درآوردیم

    اینم عکسی از کنسرت تهران : البته خودمون معلوم نیستیم! میخوایید منو شناسایی کنید دست

    سمت راستی منم!!!

    به جرات میشه گفت پرکارترین خواننده موسیقی پاپ ایران در سال ۸۸ رضا صادقی بود که با برگزاری

    کنسرت های متعدد درشهرهای مختلف، مردم رو از شنیدن موسیقی که درخور شان و منزلت اونها

    باشه سیراب کرد و در واقع با برگزاری این کنسرت ها در تلاش جهت نقض جمله ی خودش بود :

    " چقدر سخته که یک دنیا صدا باشی ولی از صحنه ی خوندن جدا باشی" !!!

    بد نیست در آخرین روزهای باقیمانده تا پایان سال ۸۸ نگاهی به کنسرت های متعدد مرد اول موسیقی

    پاپ ایران داشته باشیم:

    * ورزشگاه ۴ هزار نفری چالوس روزهای ۹ ، ۱۰ و ۱۱ فروردین سال ۸۸ را هیچگاه از یاد نخواهد برد.

    ۱۲ هزار نفر در عرض ۳ روز شاهد اجرای بی نظیر رضا صادقی در این شهر شمالی کشورمان بودند.

    دانلود دکلمه "تو چی بودی جز یه نکبت" در کنسرت چالوس

    کنسرت رضا صادقی در چالوس

    * سالن بزرگ شهر در جزیره کیش در روزهایی که مردم به دلیل درگیری های سیاسی از لحاظ روحی

    در وضعیت مناسبی قرار نداشتند میزبان مرد مشکی پوش همیشه پرامیدی بود که در روزهای ۲۴ و۲۵

    تیرماه سال جاری توانست با گرمای صدای خود حتی برای ساعاتی همگان را از تمامی درگیری های

    ذهنی خارج کرده و لبخند عاشقانه را بر لبان آنها جاری سازد.

    دانلود ویدئو "ممنونم" اجرایی در کنسرت کیش،برگرفته از سایت موسیقی ما

    * اولین روزهای گرم ترین ماه سال با حضور رضا صادقی در کرج گرم تر نیز شد! کنسرت باشکوه سلطان

    مشکی پوش در شب های اول و دوم مردادماه سال ۸۸ در سالن نژاد فلاحیان شهر کرج، صحت این

    موضوع را به همگان اثبات کرد که بی شک رضا صادقی در میان تمام خوانندگان موسیقی پاپ حال

    حاضر در ایران یک سر و گردن بالاتر است.

    *اختتامیه جشنواره تابستانی کیش باز هم نیازمند مرد مشکی پوش بود تا میهمانان تابستانی

    در آخرین شب های این جشنواره، با حضور در کنسرت رضا صادقی با خاطره ای شیرین این جزیره زیبا

    را ترک کنند. ۲۹ و ۳۰ مرداد ماه باز هم سالن بزرگ شهر در مقابل قدرت صدای مرد مشکی پوش،گروه

    فوق العاده حرفه ای مشکی پوشان و مهم تر از همه، در مقابل احساسات عاشقانه مردم احساس

    حقارت کرد.

    * ۲۳ و ۲۴ اولین ماه فصل پائیز در سالن همایش های برج میلاد تهران کنسرت رضا صادقی برگزار شد.

    تنها سالن مناسب کنسرت در کشور با توجه به برگزاری کنسرت در ۲ سانس در هر شب و با داشتن

    ظرفیت ۲۹۵۰ نفر در هر سانس، پذیرای چیزی حدود ۱۲ هزار مشکی پوش و یا مشکی دوست بود.

    دلکمه ابتدایی آهنگ "ممنونم" اجرایی در کنسرت برج میلاد

    نفسم، همه کسم،از تو به بونم می رسم... تو چشای عاشقت با تو به خوندن میرسم

    نفسم، همه کسم، با تو دلم زبون گرفت... ممنونم که اومدی، شعرام دوباره جون گرفت

    * با توجه به استقبال گسترده ای که از کنسرت قبلی رضا صادقی در برج میلاد شده بود، به فاصله ۳

    هفته باز هم رضا صادقی در سالن همایش های برج میلاد کنسرت خود را در روزهای ۱۵ و ۱۶ آبانماه

    برگزار کرد که باز هم با استقبال گسترده مردم هنر دوست قرار گرفت.

    * ۲۲ و ۲۳ آبانماه بر اساس اعلام بعضی سایت های اینترنتی رضا صادقی ۲ شب را مهمان مردم

    ارومیه بود و در سالن شهید مهدی باکری به اجرای قطاعات گلچین شده دو آلبوم پیرهن مشکی و

    وایسا دنیا پرداخت.

    * برای سومین بار در سال ۸۸ جزیره کیش میزبان رضا صادقی بود تا تور پائیزی رضا صادقی در سالن

    بزرگ شهر کیش استارت بخورد.

    * بعد از برگزاری کنسرت در کیش، رضا صادقی بلافاصله خود را به دیگر جزیره زیبا و تفریحی ایران یعنی

    قشم رساند تا روزهای ۱۳ و ۱۴ آذرماه سال ۸۸ برای مردمان خونگرم قشم و مهمانان توریستی آن جزیره

    در تقویم خاطرات آنها ثبت شود.

    * به واسطه استقبال فراتر از حد انتظار مردم از کنسرت رضا صادقی در کیش، کنسرت به مدت ۲ شب

    دیگر تمدید شد و ۱۵ و ۱۶ آذرماه باز هم رضا صادقی برای چهارمین بار در سال جاری در جزیره کیش به

    روی صحنه رفت.

    * زمزمه هایی در بندر به گوش می رسید. درست بود، رضا صادقی بعد از ۸ سال به زادگاه خود برگشت

    تا برای کسانی که او را مایه افتخار شهر خود می دانستند ادای دینی کرده باشد. ۲۱ و ۲۲ آذرماه، سالن

    فجر بندرعباس، رضا صادقی:

    * بعد از اجراهای متعدد توسط مرد مشکی پوش و پس از ماه های محرم و صفر، رضا صادقی تقریبا پس

    از ۳ ماه به روی استیج آمد و این بار در بخش جنبی جشنواره موسیقی فجر در قسمت خوانندگان مهمان

    حضور یافت. گزارش این کنسرت را که در سایت های مختلف خبری خوانده و در پست قبلی هم به شرح

    حواشی آن پرداخته ام می توانید باز هم بخوانید. این اجرا در ساعت ۹ شب ۱۱ اسفندماه در تالار بزرگ

    کشور به انجام رسید.

    * اجرای پرحاشیه کنسرت جشنواره، این نگرانی را برای اهالی نصف جهان به دنبال داشت که خدای

    نکرده، رضا صادقی تحت تاثیر اتفاقات آن شب نتواند از روحیه مناسبی برای اجرا در روزهای ۱۲و۱۳و۱۴

    اسفند در سینما سپاهان اصفهان برخوردار باشد ولی همان سانس اول کنسرت اصفهان،تمامی این

    فرضیه ها را رد کرد و رضا صادقی توانست ۳ شب به یاد ماندنی را در کنار اصفهانی های عزیز رقم بزند.

    * پس از اجرای اصفهان، رضا صادقی با استراحتی ۲ روزه رهسپار استان مرکزی شد تا در اراک هم

    به همگان اثبات کند که : "مشکی رنگ عشقه". کنسرتی باشکوه که اهالی این استان را نیز از شنیدن

    صدای گرم مشکی پوش بی بهره نگذاشت.

    در ادامه کنسرت های رضا صادقی، امشب و فردا شب مرد مشکی پوش مهمان بوشهری های خونگرم

    و دوس داشتنی خواهد بود تا مجموعا در ۴ سانس در این ۲ روز در مجموعه ورزشی کارگران بوشهر

    لحظاتی به یاد ماندنی را برای جنوبی های عزیز رقم بزند. قیمت بلیت های این کنسرت به ترتیب اینگونه

    می باشد :

    ۵ ردیف ابتدایی کنسرت ۵۰ هزار تومان می باشد و بلیت های ۳۰ و ۲۰ هزار تومانی نیز به ترتیب در پشت

    ۵ ردیف اول قرار می گیرند. سانس های اجرایی این کنسرت در این ۲ شب، ساعت ۱۸:۳۰ و ۲۱:۳۰ شب

    می باشد.جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس حاصل فرمائید:

    ۲۵۳۱۷۳۱-۰۷۷۱ و ۲۵۲۷۷۷۳-۰۷۷۱

    پس از اجرای بوشهر، طبق اعلام مدیر برنامه های رضا صادقی، کنسرتی نیز در گرگان برگزار خواهد شد

    که هنوز اطلاع دقیقی از تاریخ و مکان برگزاری کنسرت در دست نیست. طبق گفته آقای حسین خانی،

    در ماه های فروردین و اردیبشهت سال آینده نیز رضا صادقی در ۲ کشور خارجی به اجرای برنامه خواهد

    پرداخت که به محض قطعی شدن،نام کشورها نیز اعلام می شود.

    لینک خبر مربوط به صحبت های آقای حسین خانی(مدیر برنامه های رضا صادقی)

    در روزهای نخستین سال ۱۳۸۹ جزیره کیش باز هم پذیرای مشکی پوش شهر سپید دلان خواهد بود

    تا در روزهای ۲ و۳ فروردین سال جدید، رضا صادقی به اجرای برنامه های خود برای مردمان دوس داشتنی

    کیش و مهمانان نوروزی آن بپردازد. ساعت برگزاری کنسرت ساعت ۱ بامداد می باشد و قیمت بلیت

    ۲۵ هزار تومان خواهد بود.

    لینک خبر کنسرت رضا صادقی در کیش

    در کنسرت اصفهان، رضا صادقی اعلام کرد که در عید نوروز برای همشهریان بندرعباسی خود نیز اجرا

    خواهد داشت و از همه دوستداران خود دعوت کرد تا در آن کنسرت نیز حضور یابند. به محض دریافت

    اطلاعات دقیق از تاریخ و محل برگزاری کنسرت، شما دوستان عزیز را از چگونگی انجام کنسرت مطلع

    خواهم کرد.

    پ ن : از همه دوستان معذرت میخوام که پست بسیار طولانی شد ولی خوب برای مروری بر

    کنسرت های برگزار شده در سال ۸۸ به نظرم پست بدی نبود!

    خبرهایی از آلبوم جدید رضا صادقی

    طبق گفته های سلطان مشکی در کنسرت تهران،آلبوم جدید او تحت عنوان "یادگاری" به احتمال زیاد تا آخر سال جاری روانه بازار خواهد شد.

    در این آلبوم، معین راهبر بعنوان مشاور تنظیم درکل قطعات و میکس و مسترینگ 5 قطعه از آلبوم با رضا صادقی همکاری خواهد داشت.

    همچنین آهنگی تحت عنوان "عاشق رنگ شبم" که کلام آن از بانو "مریم اسدی" می باشد نیز در این آلبوم وجود خواهد داشت که مطمئنا آهنگی بسیار شنیدنی خواهد بود.

    به محض اطلاع اخبار جدید از آلبوم "یادگاری"، دوستداران مشکی پوش را مطلع خواهیم کرد.

    دانلود تیتراژ سریال ملکوت

    password دانلود تیتراژ پایانی سریال ملکوت با صدای رضا صادقیپسورد فایل: www.downloadha.com

    download دانلود تیتراژ پایانی سریال ملکوت با صدای رضا صادقی لینک دانلود

     

    وبلاگ گروهی

     

    قصد و غرض هوا نيست

    قصه ادعا نیست

    نقل یه اعتقاده

    عشقه، یه جور ادا نیست!

    ...

    به زودی می آییم

    OnlySadeghi-WebSite.blogfa.con

     

     

    همکاری مشکی پوش و بهنام ابطحی!!!

    موسيقی ما :

    همکاری رضا صادقی و بهنام ابطحی در يک فيلم سينمايي

    رضا صادقی ترانه فيلم "پايان دو" به کارگردانی يعقوب غفاری را می خواند. علی غفاری تهيه کننده اين فيلم گفت : بهنام ابطحی موسيقی فيلم سينمايي "پايان دو" به کارگردانی يعقوب غفاری را ساخته است که رضا صادقی نيز ترانه های اين فيلم سينمايي را می خواند.

    وی ادامه داد : با پايان يافتن مراحل فنی،اين فيلم تا يک ماه ديگر آماده نمايش می شود.

    آناهيتا نعمتی،دانيال عبادی،زيبا بروفه و ... بازيگران اصلی اين فيلم می باشند.

    عکس از کنسرت جشنواره موسيقی فجر

    تو خودِ عشق و صفايي

    نعمتی از اون خدايي

    تو طراوت بهاری مادر

    تو صدای بی صدايي

    "رضا صادقی"

    *روز مادر رو به همه مادران تبريک ميگم!*

    دانلود دکلمه زيبای رضا صادقی

    ريه هام پر شده از تو...

    بی تو هر لحظه عذابه...

    حتی با فکر نبودت...

    شب و روز حالم خرابه...

    بغض معصوم و نجيبت...

    منو قانع کرد کمِت شم...

    ممنونم اجازه دادی...

    با تو درگیر غمت شم...

    دانلود این دکلمه زیبا،اجرایی در کنسرت عید نوروز در نوشهر

    اين عکس هم بدون شرح،همینجوری

    مصاحبه با رضا صادقی و پویا نیکپور

    پرشیامگ - رضا صادقي با آن چيزي كه لااقل من از او در ذهن داشتم، بسيار تفاوت دارد. اين اولين برخورد ما بود و من توقع داشتم كه قرار است مثلاً با يك خواننده پاپ «معمولي» (واژه بهتري پيدا نمي‌كنم!) طرف باشم؛ با تمام آن مشخصاتي كه از يك «خواننده پاپ معمولي» همه‌مان در ذهن داريم، با آن سطح سواد و مطالعه و علايق موسيقايي و... اما رضا را آدم ديگري ديدم كه موسيقي خوب گوش مي‌كند (از علاقه‌اش به ري چارلز، استيوي واندر، بي‌بي‌كينگ، جان ويليامز و... گفت) و از همه مهمتر كارش را بسيار جدي دنبال مي‌كند و تنها به شهرت رسيدن هدفش نبوده و حالا كه آن را به دست آورده در پي تقويت كارش است. مثلاً در همين آلبوم اخيرش «يكي بود، يكي نبود» به سراغ تنظيم رفته و برخي از آهنگ‌ها را تنظيم كرده است.

    از اينها گذشته تصورم اين بود كه رضا صادقي آدم تلخ و عبوسي بايد باشد، اما برعكس تصور من او بسيار طناز است. حضور پويا نيكپور (آهنگساز/ خواننده/ پيانيست/ رهبراركستر دكتر اصفهاني) هم البته باعث شد كه رضا از لحظه اول به قول معروف يخ‌اش آب شود و اصلاً قبل از شروع مصاحبه نود دقيقه‌اي به گپ و خنده و يادآوري خاطرات گذشته (مثل شرارت‌هاي رضا در دوران تحصيل در بندرعباس و...) بگذرد!

    بهانه اين گفت‌وگو آلبوم جديد و پرفروش رضا صادقي و آلبوم پويا بود كه فعلاً به صورت اينترنتي در iTunes و آمازون و... منتشر شده و قرار است به زودي در بازار ايران هم انتشار يابد. به علاوه همكاري مشترك اين دو كه قبلاً در آلبوم «وايسا دنيا» و... با هم كار كرده‌اند.

    گپ‌وگفت ما در خانه رضا صادقي انجام شد،‌ طبقه 12 ساختماني در جردن و البته در كنار «ماني» و «ملودي» 2 گربه رضا (كه نيازي نيست بگويم رنگشان مشكي است!) و در تمام اين مدت براي هم عشوه آمدند!

    در زمان Break (كه اصطلاحي شد براي خودش!) هم پويا پيانو زد، رضا از كارهاي جديدش برايمان گذاشت و رويش زنده خواند و همه اينها بود كه نگذاشت بفهميم اين 5-4 ساعت چگونه گذشت و ساعت شد 2 صبح!

    رضا: ما داريم ماليات عقاب بودن‌مان را مي‌دهيم، ما نمي‌خواهيم كلاغ باشيم! البته ببخشيد كه من خودم را هم جزو عقاب‌ها به حساب آوردم! ما نمي‌خواهيم از هر زباله‌داني غذا بخوريم، دور و برمان هم شلوغ باشد، اما هيچ‌كس قارقارمان را تحمل نكند! ما ترجيح مي‌دهيم در همان خلوت عقاب‌وار بنشينيم!

    پويا: معمولاً وقتي در هر جا عرصه خيلي تنگ مي‌شود، هنر سر و صداساز مي‌شود. مثلاً يكهو به مايكل جكسون يك انگي مي‌زنند، همه نگاه‌ها متوجه او مي‌شود، يا كريس دي‌برگ مي‌آيد ايران يا كنسرت‌هاي رضا صادقي يكدفعه آزاد مي‌شودو...!

    آقا اگر موافق باشيد از «يكي بود يكي نبود» شروع كنيم. اينكه چگونه شكل گرفت و استقبال از آن چطور بود؟

    رضا: «يكي بود، يكي نبود» آلبومي است براي خودم، از خودم، با خودم و در خودم!

    نمي‌خواهم بگويم در زمان توليد آن به فكر مخاطبانم نبوده‌ام، نه اصلاً!‌ اما بعد از اين سال‌ها اين حق را دادم به خودم كه يكبار هم من آن چيزي كه خودم دوست دارم به شنوندگانم القا كنم. شايد خيلي‌ها بگويند رضا صادقي همه‌اش كارهاي غمناك يا اسلو يا حسي دوست دارد، اما «يكي بود يكي نبود» كاملاً آلبومي بود كه رضا صادقي دوستش داشت.فروش‌اش چطور بود؟

    رضا: از فروش‌اش به چند دليل حرف نمي‌زنم. البته بايد از مديران بسياري از سايت‌ها تشكر كنم كه آلبوم را براي دانلود مجاني نگذاشته بودند. اين را جدي مي‌گويم‌ها، پويا! يعني در خيلي از اين سايت‌ها رفتم ديدم فقط يك آهنگ «خدا رو چه ديدي» را گذاشته‌اند و نوشته‌اند براي حمايت از هنرمند چه و چه (ابراز لطف كرده بودند!) برويد CD اوريجينال بخريد! و اين براي من خيلي باارزش بود. اما در كل نمي‌شود گفت كه يك آلبوم در ايران فروش مي‌كند يا بتواني براي فروش آلبوم، تعداد بگويي! چون وقتي آلبوم منتشر مي‌شود، اگر خيلي خيلي حال بدهند، نهايتا دو ساعت بعد در تمام پمپ بنزين‌ها به فروش مي‌رسد!در كل ما در ايران آمار فروشي هم نداريم اصلاً!‌ يعني مثلاً در آمريكا Nielsen SoundScan هر روز آمار نسخه به نسخه اعلام مي‌كند. اما در ايران همه آمارها فضايي است!

    رضا: متأسفانه اين آمارها صادقانه نيست. نكته ديگر اين كه من كاري ندارم كه فروخته شد يا نشد، اما خوشحالم كه شنيده شد. ترس داشتم از شنيده‌نشدن‌اش. بماند كه من بارها و بارها گفته بودم كه نمي‌خواهم اين آلبوم شبيه «وايسا دنيا» باشد.پويا نظر شما چي بود راجع به آلبوم؟

    پويا: خب من آلبوم‌هاي رضا را خيلي با دقت گوش مي‌كنم، هم به خاطر علاقه‌ام به خودش، هم به خاطر اين كه ما از اولين كارهاي رضا با هم كار كرده‌ايم. در اين آلبوم تنظيم‌ها بهتر شده‌اند، ريكورد و كواليته آلبوم خيلي خوب است و نشان مي‌دهد رضا وسواس خودش را همچنان حفظ كرده، اما از همه مهمتر اين است كه رضا در اين آلبوم آن كاري را كرده كه دلش مي‌خواست. چون روحيه رضا يك روحيه شاد و بي‌غم نيست و هميشه اين دغدغه‌ها را دارد كه در اين آلبوم بروز پيدا كرده. ضمن اينكه من در اين دوره، روزهاي سختي را پشت سر گذاشتم و يكي از عزيزانم را از دست داده بودم و شنيدن آلبوم رضا خيلي آرامم كرد. به هر حال بعضي هنرمندها به فكر فروش و عوايد مادي هستند، اما به نظرم رضا در اين آلبوم فقط فكر دلش بوده. آلبوم اولت هم تا حدودي همين جوري بود رضا، درست است؟رضا: آره، شايد. ولي با امكانات خيلي خيلي كمتر.پويا: در آلبوم دوم (وايسا دنيا) يك مقدار خودت را نزديكتر كردي به شنونده‌هاي پاپ كه دوست داشتند آن مدل كارهاي پاپ را هم از تو بشنوند.رضا: آره، اگر يادت باشد به اين نتيجه رسيديم كه ضمن پرداختن به سليقه عامه، حرف خودمان را هم بزنيم. خب من در آلبوم اول (پيرهن مشكي) با پويا آشنا شدم. مني كه تازه از شهرستان به تهران آمده بودم و پويايي كه يك نوازنده و تنظيم‌كننده قدر بود و براي خودش اسم و رسمي داشت. البته من كلاً آدم پررويي هستم! اما به هر حال رويم نمي‌شد آن آهنگ‌ها را با آن تنظيم‌هاي نه چندان قوي خودمان براي پويا نيكپور بگذارم. بحث تعارف تكه‌پاره‌كردن نيست، اما واقعاً شايد من نتوانم خودم را شاگرد پويا هم بدانم. چون به هر حال پويا از يك فضاي كاملاً تكنيكي موسيقي آمده بود. همان نشست و برخاست‌هايي كه با پويا و بچه‌هاي هنرمند ديگري مثل پويا داشتم به من كمك كرد كه راهم را پيدا كنم. يقيناً آلبوم جديد من ضعف‌هاي زيادي هم دارد، اما در كل احساس خوبي دارم از اين كه شبيه «وايسا دنيا» نيست و آن چيزي شده كه دوست داشتم بشود. البته خيلي متاسفم از اين كه فرصت‌اش پيش نيامد كه در اين آلبوم هم با پويا همكاري داشته باشيم.

    من وقتي آهنگ «سلطان قلب‌ها» يا همان «ترس و گريز» را به پويا دادم كه تنظيم كند، باورم نمي‌شد كه نتيجه‌اش اينقدر خوب باشد و مورد استقبال قرار بگيرد. چون پويا پيش از آن بيشتر در فضاهاي راك وجز كار كرده بود و من اصلاً كار والس ازش نشنيده بودم. واسه همين هم بارها به خود پويا هم گفتم كه «من خيلي مي‌ترسم از آن آهنگ سلطان قلب‌ها». چون اگر خوب شود، افتخار است، ولي اگر بد دربيايد، يك جورهايي تو سري مي‌خورم از يك ملت كه چرا خاطره خوب آن ملودي را خراب كرده‌اي؟!اين همكاري‌ها و دوستي‌ها نتيجه خوبي داشته.

    رضا: يك جورهايي تكليف مرا روشن كرده. چون نوع نگاه آدم با اطرافيان‌اش جلو مي‌رود. هيچ وقت يادم نمي‌رود: وقتي مي‌خواستيم استارت كار را بزنيم، دوره‌اي بود كه من يك سري مشكلاتي داشتم، يك روز با پويا رفتيم كوه،‌با ماشين. البته نزديك بود بيفتيم پايين! (خنده)پويا: قرار بود برويم كوه، داشتيم مي‌رفتيم ته كوه! با مورانوي رضا رفتيم تا جايي كه جا داشت، رسيده بود به چهارپا و دوپا و كم مانده بود كه به خزيدن برسد، گفتم: «رضا بي‌خيال!» گفت: «ببين تا جايي كه جا داشته باشه ميريم بالا!» رفتيم تا جايي كه زير ماشين خالي شد و داشتيم مي‌افتاديم ته دره! گفتم اشكال ندارد، اين جوري معروف‌تر مي‌شويم!رضا: آنجا بود كه من تكليف كارم را فهميدم. يك چيز خوبي كه من هميشه از گفتار و كردار پويا برداشت كرده‌ام، اين است كه آدم هميشه بايد خودش باشد.پويا: به همين خاطر هم هست كه آلبوم جديدت يك كار شيك و حسي است كه بيشتر به سمت درون است تا برون. يعني مي‌تواني بشنوي و بروي در خودت حال كني، نه اينكه در مهماني!رضا: دقيقاً نظر من همين است. خيلي‌ها مي‌گويند چرا آهنگ «شاد» ندارد؟! اصلاً من با اين واژه مخالفم. خود من خيلي وقت‌ها با آرام‌ترين آهنگ‌ها به اوج شادي رسيده‌ام، مثل خيلي از آهنگ‌هاي آرام اريك كلپتون. بارها و بارها من و پويا نشسته‌ايم يك كار پيانوي جز آرام شنيده‌ايم و به نهايت شادي رسيده‌ايم. آن هم نه در ظاهر و براي قيافه گرفتن! واقعاً لذت برده‌ايم.پويا: شادي نتيجه يك اتفاق دروني است.رضا: يا مثلاً وقتي من رفته بودم كنسرت گروه پويا نيكپور در فرهنگسراي ارسباران بي‌اغراق لذت بردم. من براي اولين بار بود در زندگي‌ام كه يك موزيكي شنيدم كه گفتم: «واه! چي شد الان؟!» همان كار «موسم گل» كه ملودي قديمي ايراني بود و تنظيم جز كرده بودي. ببين در وهله اول باورم نمي‌شد كه اصلاً بشود چنين كاري كرد و در وهله دوم اينكه اگر آن ملودي را با تار و تمبك بزني، عين غم است، اما آن فضا آنقدر مرا شاد كرد كه حد و حساب نداشت! ما هر چه‌قدر هم كه از بيرون داغون باشيم، سعي مي‌كنيم درون‌مان را زنده نگه داريم. مي‌دانم كه خدا هم در اين راه خيلي كمك مي‌كند. چون به نظرم خدا هنرمندان (به خصوص هنرمند ايراني) را خيلي دوست دارد.

    فردوسي گفته: «بسي رنج بردم در اين سال سي» ما بايد اين سي سال رنج را بكشيم و خدا به نظرم هواي ما را دارد. درون من شاد است و آرام، اما دليل نمي‌شود اين شادي تبديل شود به نيناش ناش! چه‌قدر حرف مي‌زنم من؟!پويا: نه، خوبه، قشنگ ميگي آخه!خيلي‌ها اين انتقاد را دارند كه «يكي بود يكي نبود» خيلي رضا صادقي نيست! قبول داريد اين را؟

    رضا: خب چرا بايد رضا صادقي هميشه هماني باشد كه بوده؟ من كه نمي‌خواهم تكرار مكررات كنم. ممنونم از اينكه تا اين حد با دقت گوش مي‌كنند و خوشحالم از اين كه به اين نتيجه رسيده‌اند كه با قبلي‌ها فرق مي‌كند. قرار نبوده من دوباره بيايم بگويم «وايسا دنيا من مي‌خوام پياده شم».يعني اين كاملاً هوشمندانه و عامدانه بوده؟

    رضا: ببين من هميشه با خودم كَل و رقابت دارم. يك وقت‌هايي از خودم مي‌بازم، يك وقت‌هايي مي‌برم! الان حس مي‌كنم كه از «وايسا دنيا»ي رضا صادقي برده‌ام. يعني تا الان اين شاخه بوده، خيلي هم خوب. اما ازاين به بعد اين شاخه تازه را دنبال مي‌كنم.پويا: من هم فكر مي‌كنم كه خواننده‌ها هميشه خط مي‌گيرند از سوي ديگران كه اين كار را بكن و آن كار را نكن، اما كسي كه خواننده و آهنگساز است، وضعش فرق مي‌كند: او مي‌داند كه دارد چه كار مي‌كند. يعني ديگران براي يك خواننده همه‌چيز را مهيا مي‌كنند، توپ را مي‌كارند روي نقطه پنالتي، مي‌گويند بزن توي گل! اما رضا چون آهنگساز و تنظيم‌كننده است، خودش ايده دارد. يك آهنگساز بايد خيلي پويايي داشته باشد. يعني مثلاً به يك كسي مثل آندره‌آ بوچلي نمي‌تواني بگويي «تو چرا كار شاد نداري؟! ما توي مهماني نمي‌توانيم با آهنگ تو برقصيم!» خب اين مال آن كار نيست اصلاً! مي‌خواهي برقصي برو مدونا گوش كن!رضا: بوچلي مال لحظه خلوت آدم‌هاست. يعني تكليف خودش را مشخص كرده. يعني شما ترجيح مي‌دهي همدم لحظه‌هاي خلوت آدم‌ها باشي؟

    رضا: صددرصد. چون مي‌دانم براي شادي‌هاي مردم (شادي‌هاي سطحي) گزينه‌هاي فراواني وجود دارد. اما براي لحظه‌هاي خلوت‌شان...پويا: چيزي نيست.نمي شود هر دو را با هم داشت؟ مثلاً «وايسا دنيا» يك فاكتورهايي از هر دوي اين لحظه‌ها را داشت.

    رضا: همان اول گفتم كه آلبوم جديد از خودم، با خودم و... بود. بايد ببيني كه در اين مدت كه نمي‌گذاشتند رضا صادقي بخواند، چه روزهايي را گذرانده.پويا: روزهاي سختي را گذراندي‌ها.رضا: خيلي سخت. روزهايي بود كه من مي‌رفتم به استوديوي پويا و آنقدر حالم خراب بوده كه همين جوري مي‌نشستم در و ديوار را نگاه مي‌كردم، موزيك گوش مي‌كرديم، پويا حرف مي‌زد و... كه فقط آن لحظه بگذرد. همين! همه‌چيز بسته شده بود. ولي خدا را شكر ديوار جلويم نبود، درهاي بزرگ بود با قفل‌هاي بزرگ كه شكر خدا باز شد. اين اتفاقات كاري بود يا شخصي و عاطفي؟

    رضا: نه، كاري بود. به همين خاطر اگر من در اين شرايط يك «وايسا دنيا»ي ديگر توليد مي‌كردم، مخاطبم را گول زده بودم!پس مي‌شود اين جوري تعبير كرد كه رضا صادقي در يكي دو آلبوم اولش با كارهاي مردم‌پسند مي‌خواسته مخاطب به دست بياورد، و حالا كه به دست آورده مي‌خواهد آنچه دلش مي‌خواهد را به گوش آنها برساند.

    رضا: اين را من از همان اول هم مي‌گفتم. «مشكي رنگ عشقه» خيلي معروف شد و در مهماني‌ها هم باب شد. اما نگاه من نيست. من با آن آهنگ به مردم نزديك شدم و بعد خواستم با كارهايي مثل «وايسا دنيا»، «تو با مني»، «ممنونم» و... كنارشان بنشينم. حالا كه كنارشان نشسته‌ام، مي‌خواهم حرف دلم را بهشان بزنم. آره، به آنها حق مي‌دهم كه از من چيزي كه دوست دارند را هم بخواهند، اما فكر كنم من هم اين حق را دارم! اگر از ديگران شعر مي‌گرفتم درست بود. ولي چون من اكثر شعرهايم را خودم مي‌گويم،از تفكرات خودم و از دلم مي‌خوانم. من مي‌توانم از دوستدارانم اين توقع را داشته باشم كه: من اين همه آهنگ (خوب، بد، با كيفيت، بي‌كيفيت) براي شما خواندم، حالا شما منت بگذاريد و مهرباني كنيد آنچه دل من مي‌خواهد بگويد را هم گوش كنيد.پويا: ضمن اينكه رضا تازه هنوز آلبوم سومش را منتشر كرده و به نظرم براي تحليل جامع و كامل يك هنرمند بايد بيش از 10 آلبوم او را گوش كرد و بعد نظر داد.پويا، نظرت راجع به اينكه رضا صادقي به تازگي خودش تنظيم هم مي‌كند چيست؟ اين را هم حركت رو به جلويي مي‌داني؟

    پويا: چرا كه نه؟ چه اشكالي دارد؟ اين مثل گسترش زبان است. مثلاً رضا مي‌آمد پيش من مي‌گفت به من يك CD كلاسيك بده، يا مي‌ديدم از دوبي CD استيوي واندر آورده و با علاقه دارد گوش مي‌كند. خب اين براي من خيلي جالب بود كه مي‌ديدم دايره پذيرش شنوايي‌اش را دارد بالا مي‌برد. البته يك نكته‌اي هم هست: اين كه وقتي كسي شعر و ملودي و... اش خيلي خوب است، براي اين كه حاصل كار هم خيلي خوب بشود، بايد تنظيم‌اش هم خيلي خوب باشد. من حرفي ندارم كه تنظيم كند، اما مي‌دانم كه بينش‌اش در اين حد هست كه اگر تنظيم‌اش خوب نبود، بدهد به دوستان دور و برش كه تنظيم كنند. ولي در كل اين كه آدم همه چيزش را هم به ديگران سفارش بدهد قبول ندارم. مثلاً من يك وقت‌هايي خيلي دوست دارم شعر بگويم! اما هرچه مي‌گويم تند و اعتراضي مي‌شود و من به زمين و زمان و در كل بشر روي كره زمين و خطاهايش اعتراض دارم. واسه همين شعر از ديگران مي‌گيرم. رضا: به قول سيدعلي صالحي: «حال ما خوب است، اما تو باور نكن!» يك بار يك پسري با دوچرخه جلوي من را گرفت و گفت «من تو را خيلي دوست دارم، صدايت، شعرهايت و... اما ناراحت نشو، تنظيم‌هايت افتضاح است!» همانجا فهميدم كه او چه‌قدر مرا دوست دارد كه چيزي كه دوست نداشته تا اين حد آزارش داده! ضمن اينكه وقتي من با تنظيم‌كننده‌هايي مثل پويا، بهنام ابطحي و... كار كرده‌ام، حالا وقتي خودم تنظيم مي‌كنم وظيفه‌ام چند برابر سنگين مي‌شود و ديگر نمي‌توانم تنظيم خيلي ضعيف‌تري داشته باشم. با اين حال من مدافع اين تفكرم كه از انديشه و تخصص ديگران بايد استفاده كرد.روي تنظيم‌هاي ديگران نظارت مي‌كني يا ايده مي‌دهي؟

    رضا: نه، كمتر به خودم اين اجازه را مي‌دهم. اولش يك فضاي كلي مي‌دهم و بعد يك چيز كامل تحويل مي‌گيرم.پويا: همين كه تو خودت دستي در تنظيم داري هم كمك مي‌كند سراغ كساني بروي كه مي‌داني شايد وسواس‌شان از توهم بيشتر باشد.رضا: دقيقاً، مثلاً سر همان كار خاطره‌انگيزي كه گفتم، پويا هم بيشتر از من وسواس داشت كه نكند كار خراب شود و چند بار آن را تغيير داديم و چيزهايي بهش اضافه كرديم. من مي‌خواستم با اين كار يك جورهايي زوركي شاگردي آن استاد را كرده باشم و بگويم كه قدر ملودي ماندگار تو را مي‌دانم و براي اين كار شريك جرمي بهتر از پويا پيدا نكردم كه بتوانم نيمي از بار و تقصير آن كار را روي دوش او بيندازم كه خودش جوابگو باشد! (خنده)براي من هم جالب بود كه چه جوري آدم‌هايي مثل پويا كه كار كلاسيك يا جز يا راك و... مي‌كنند، وارد حيطه پاپ مي‌شوند. چون خيلي از اين هنرمندان نسبت به پاپ موضع دارند و آن را براي خودشان كسر شأن مي‌دانند!

    پويا: من اعتقادي به اين حرف‌ها ندارم و معتقدم مادامي كه در موسيقي يك اثر فاخر باشد، قابل استفاده است و ارزش شنيدن و كار كردن دارد. ربطي به سبك‌اش ندارد.«فاخر» را بدآمدي‌ها! اين واژه اين روزها در موسيقي وجهه خيلي جالبي ندارد!

    پويا: منظورم چيزي است كه تو را بالا ببرد. مثلاً من با دكتر اصفهاني هم كار مي‌كنم. كلاً هرجا كه احساس كنم تخصص من مي‌تواند كارساز باشد، حتماً خودم را دخيل مي‌كنم. شايد آن كار را اصلاً قبلاً نكرده باشم،اما ببينم جواب مي‌دهد، انجامش مي‌دهم. مثل همين آهنگي كه براي رضا تنظيم كرديم. در كل آدمي كه با او كار مي‌كنم، خيلي مهم است و اگر توجه كني مي‌بيني كه خيلي حوزه كاري‌ام را نبرده‌ام به اين سمت كه با هر كسي كار كنم.رضا: من قبل از همكاري با پويا در آن آهنگ، بيشتر خواستم ايده و نگاهم را برايش تشريح كنم كه خيال نكند ايده‌آل من در حد همان ضرب و تمپوي «پيرهن مشكي» است! يك چيزي را هم خيلي بي‌تعارف و مردانه بگويم. يك فستيوالي بود كه فيلمش را نگاه مي‌كرديم، در لندن...پويا: آهان.رضا: مي‌بيني اريك كليپتون مي‌آيد براي مارك نافلر كورد مي‌گيرد! يا استيوي واندر مي‌آيد در يك كنسرت «بك استريت بويز» ساز دهني مي‌زند و مي‌رود! آنها به يك بزرگي‌هايي رسيده‌اند كه از اين حرف‌ها فارغ شده‌اند.پويا: فيل كالينز مي‌آيد در يك آهنگي تمبورين [دايره زنگي] مي‌زند مي‌رود!

    رضا: آفرين!پويا: و اين كه من كي‌ام و تو كي‌اي و موسيقي فاخر و كسر شأن و... از اين حرف‌ها ندارند.ولي قبول داري كه فكر كردن به اين اتفاقات در ايران غيرممكن است؟

    پويا: راستش خود من در اين باره بيشتر آن طرفي فكر مي‌كنم!رضا: در همان كنسرت پويا اينها در ارسباران، من برايم اصلاً مهم نبود كه جلوي سالن بنشينم يا ته سالن يا اصلاً بايستم! فقط آمده بودم به عنوان كسي كه موسيقي خوب دوست دارد، موسيقي خوب گوش كنم و از كار تك‌تك بچه‌ها لذت ببرم و همه مردم هم حال كرده بودند. پس با حرفت موافق نيستم كه كل موزيسين‌ها اين جوري‌اند! به اعتقاد من اين جديدها بيشتر اينطوري‌اند كه يك شبه به جايي رسيده‌اند!آره، ولي قديمي‌هاي ما هم متاسفانه همين‌طورند! اساتيد بزرگ موسيقي سنتي ما هم حتي نمي‌توانند كنار هم بنشينند. يعني اين فرهنگ...

    رضا: ببخشيد ميان كلامت! اما قبول كن كه هنرمندي مثل مرحوم مشكاتيان نمي‌تواند بيايد كنار يك آدمي بنشيند كه سواد آنچناني ندارد يا...

    پویا: اين قبول، ولي اساتيد بزرگي كه تمام آثار بزرگشان را در جواني با هم ساخته‌اند، هم الان يكديگر را تحمل نمي‌كنند!

    رضا: واقعاً؟ نمي‌دانم چه بگويم. اگر اين‌طور است، حرفت را قبول مي‌كنم!پويا: من اينجا يك چيزي را بگويم: جايي كه هنرمند مورد حمايت مرجع بالاتر قرار نمي‌گيرد، نمي‌تواند از هنرمند ديگر حمايت كند! يعني در جايي كه نمي‌گذارند تو به اندازه شايستگي‌ات ميدان و اعتبار داشته باشي و هي جلوي كارت را بگيرند، توهم ناخودآگاه نسبت به محيط هيستريك مي‌شوي و مي‌گويي «من بروم پيش فلاني بايستم او را بزرگ كنم؟ عمراً!» اما وقتي همه به اندازه لياقت‌شان مورد حمايت (معنوي، حالا مادي پيشكش!) قرار مي‌گيرند، ديگر كسي از حمايت ديگري ابايي ندارد. رقابت موزيسين‌ها الان بيشتر در ذهن و توهم‌شان است.رضا: چيزي كه در مملكت ما كمرنگ شده متاسفانه احترام به پيشكسوت است! احترام به پيشكسوت در ايران فقط رفته در كُشتي! در بقيه زمينه‌ها هيچي! بي‌احترامي به پيشكسوت منجر مي‌شود به بي‌احترامي به خود و كارت و سپس بي‌احترامي به مخاطب! ما كارهاي امراه و محسون و نانسي عجرم و عمرو دياب و... را گوش مي‌كنيم. اما آيا آنها اصلاً اسم ما به گوش‌شان خورده؟! بعد اين همه ادعا داريم! ما آلبوم‌مان صد هزار نسخه بفروشد خدا را بنده نيستيم، آن وقت آنها اگر چند ميليون فروش داشته باشند، ممكن است باز هم بگويند شكست خورديم! آنها در فكر چي هستند و ما چي؟ ما به جاي كيفيت آلبوم فقط دنبال عكس روي جلد آلبوم‌ايم!به نظرم حرف پويا نكته جالبي داشت: اين كه وقتي آدم‌ها سر جاي خودشان نيستند و جايگاه آدم‌ها براساس لياقت و شايستگي‌شان تقسيم نمي‌شود، نتيجه‌اش همين است!

    پويا: وقتي از بالا حمايت از پيشكسوت صورت نمي‌گيرد، كوچكترها هم طبعاً همين راه را دنبال مي‌كنند ديگر! اين يك مدل تربيتي است. خارج از ايران آدم‌ها ممكن است ده‌ها سال با هم كار كنند، اما اينجا دو نفر كه يك كار موفقي را مي‌كنند، از فردايش ديگر چشم ديدن همديگر را ندارند! اما جان ويليامز ممكن است برود براي يك تئاتر خياباني ساز بزند.رضا: هنرمند بايد زمينه‌هاي مختلف را تجربه كند. به من بعد از آلبوم اولم تيتراژ سريال طنز «ارث بابام» پيشنهاد شد. خيلي‌ها گفتند اين كار را نكن اما من گفتم اگر خيلي ادعا دارم بايد اين كار را بتوانم انجام بدهم و خوشبختانه «نرو» موفق شد. متاسفانه امروز روح برخي هنرمندان ما مريض است. اين را به بعضي از مديران گفتم. امكانات نيست. بعد اصلاً امكانات هم باشد، فضاي ارائه كو؟هيچي، نتيجه اين كه خيلي‌ها چند آلبوم آماده دارند و امكان عرضه‌اش را ندارند. بازارش نيست.

    رضا: من زماني از پويا واقعاً ناراحت بودم كه اين آلبوم‌ها و بچه‌ها چرا به دنيا نمي‌آيند؟ اين حسي بود. اما وقتي واقع‌گرايانه نگاه مي‌كردم به او حق مي‌دادم. چون فضا مهيا نيست براي اين كارها. به نظر من يك موسيقيدان، موسيقي را با دردي شبيه درد به دنيا آمدن بچه توليد مي‌كند و اغراق نمي‌كنم اگر بگويم جا دارد آدم از درد به دنيا آوردن يك ملودي خوب بميرد! بعد اين بچه‌ها را با مصيبت و بدبختي به دنيا آورده‌اي، لباس ناز تن‌اش كرده‌اي كه چي؟ كه ببري توي انقلاب يا توي پمپ بنزين بفروشي؟! بين يك سري كار اينترنتي و زيرزميني...؟ اين حرف را كسي دارد مي‌زند كه خودش شروع‌كننده اين ماجرا بوده! من اول راه پخش آهنگ‌هاي اينترنتي در اين مملكت بوده‌ام! كسي نيستم كه از همان اول داستان رفته باشم دنبال مجوز، نه. من دارم اين حرف را مي‌زنم. من اصلاً نمي‌فهمم مجوز چي است! كه اين آقا اجازه دارد حرف خوب بزند! يك خرده شايد خنده‌دار باشد! نظر تو چيست؟پويا: من آن اوايل كمي مي‌خنديدم، بعد كم‌كم گريه‌ام گرفت! من هم نمي‌فهمم كه چه جوري يك آدم ديگر (كارشناس يا تهيه‌كننده‌اي كه صلاحيت‌اش جاي ترديد است!) بايد بيايد روي همه چيز كار تو نظر بدهد و مثلاً بگويد الان فصل اين هست، فصل آن نيست و... بعدش هم اصولاً اين خاصيت هنر است كه اگر جلويش را بگيري، يك راه ديگري پيدا مي‌كند و از يك جاي ديگر سردر مي‌آورد! به خصوص درباره موسيقي كه با گوش در ارتباط است كه چسبيده به مغز! مثلاً اگر بخواهي بينايي كسي را به فرض با سينما تحت تاثير قرار بدهي، بايد صد نفر پشت و جلوي دوربين جمع شوند! اما رضا صادقي يك سال پس از اولين آلبومش گيتارش را مي‌گيرد در بغلش و مي‌گويد: «تو با مني...» بعد 5 هزار نفر جيغ مي‌زنند باهاش مي‌خوانند! به همين سادگي ارتباطش را برقرار كرده.رضا: من شك ندارم كه موسيقي قدرتمندترين زبان خداوند است و در هر سبك و سياقي كه باشد، روح را تحت تاثير قرار مي‌دهد. من تاريخ فرهنگ دارم، تاريخ احساس دارم، تاريخ عشق به ايران دارم. هيچ جاي دنيا نمي‌توانند به اين زيبايي و لطافت و سلامت احساسات‌شان را بيان كنند. نهايت زيبايي اشعارشان در حواشي رابطه تنگاتنگ فيزيكي است! اما ما داريم: «لحظه ديدار نزديك است/ باز من ديوانه‌ام، هستم/ بازگويي در جهان ديگري هستم...» اما همه‌اش دنبال اين هستيم كه بگوييم ما به آنها نمي‌رسيم و... پس كي بايد به آنها برسيم؟ ديگر بس است! شايد الان 80-70 سال است كه مي‌گوييم داريم به فضاي جهاني نزديك مي‌شويم. واروژان آمد گفتيم دارد نزديك مي‌شود، بابك بيات آمد گفتيم نزديك مي‌شود، همين‌طور... پس كي قرار است برسيم؟!آخه توقع اين رسيدن كمي غيرمنطقي است؛ با توجه به امكانات ما، محدوديت‌هاي ما، سرعت پيشرفت وحشتناك آنها و...

    رضا: حالا من يك چيزي بگويم. آقاجان! من اتفاقاً يقين دارم به اين ماجرا كه در عين محدوديت، قدرتمندترين كارها متولد مي‌شوند. مثل كار آداجيو كه الان چند صد سال است همه را تحت تاثير قرار داده... يا اصلا چرا راه دور برويم؟ ري چارلز كه من بزرگتر از او نمي‌توانم تصور كنم. من CDاش را در ماشين دارم (پويا يادم بينداز آن را بهت بدهم!) كيفيت‌اش در حد پارينه‌سنگي است، اما لذت مي‌بري از آن. يا خود مارك نافلر با آن افكت‌هاي خاص‌اش كه در دسترس همه هست، اما كسي نمي‌تواند نظير آن را توليد كند.

    حالا مثال خيلي خيلي كوچكترش را بزنم: رضا صادقي، بندرعباس، جنوبي‌ترين نقطه اين مملكت كه حتي استوديو هم نداشت، گردن‌كلفت‌ترين سيستم من يك ضبط «لاسونيك» بود با آن رقص نورها و ميكروفون قرمزش! و حالا همان آدم اينجا نشسته و جوابگوي سوالاتي است كه هيچ‌وقت فكر نمي‌كرده قرار است روزي به اين سوال‌ها جواب بدهد! پس من به محدوديت اعتقاد ندارم؛ امكانات چرا، يعني من هم دلم مي‌خواست امكانات داشته باشم. روز اولي كه من رفتم در استوديوي پويا گفتم اين ديوانه است! اين همه خرج و هزينه و دستگاه و ميز صدابرداري و... براي چه؟ اما امروز مي‌گويم چرا نه؟! ما داريم ماليات عقاب بودن‌مان را مي‌دهيم، ما نمي‌خواهيم كلاغ باشيم! البته ببخشيد كه من خودم را هم جزو عقاب‌ها به حساب آوردم! ما نمي‌خواهيم از هر زباله‌داني غذا بخوريم، دور و برمان هم شلوغ باشد، اما هيچ‌كس قارقارمان را تحمل نكند! ما ترجيح مي‌دهيم در همان خلوت عقاب‌وار بنشينيم! بي‌بي‌كينگ را ببينيد كه يك سياهپوست بيچاره با يك گيتار داغون و بدون امكانات آمده و به اينجا رسيده كه به نظر من لال‌اش، افتاده‌اش، انگشت كوچيكه‌اش مي‌ارزد به هزار تا از اين كلاغ‌هايي كه قارقار مي‌كنند!پويا: ضمن اينكه اصلاً زادگاه هنر محدوديت است. زيباترين آثار شوپن زماني توليد مي‌شود كه فرانسه به لهستان حمله كرده و شوپن در آن بدبختي و استرس و... مي‌نشيند آن آثار را مي‌نويسد. اين كه آدم بخواهد بنشيند تا همه‌چيز گل و بلبل شود بعد كار كند كه نمي‌شود! به علاوه اينكه اصولاً فرهنگ ما با غم و غصه عجين است! ما به ارمنستان رفته بوديم، ديدم در استوديوهايشان يك دهم امكانات ما را هم ندارند، آن وقت طرف گفت اين كارم امسال در «بودابار» منتشر شد، يا فلان كار در «كافه دلمار» اجرا شده و همين جا مستر شده! جوري كه من خجالت كشيده بودم! گفت اتفاقاً مي‌خواهم بيايم استوديويت را ببينم، گفتم: نه، نمي‌خواهد بيايي! (خنده) يعني آنها حتي امكاناتشان از ما كمتر بود!البته منظور من از محدوديت، امكانات نبود! منظورم اين است كه آن ارمني اگر امكانات هم ندارد، حمايت معنوي مي‌شود ازش و مثل بچه‌هاي موزيسين ما نيست كه احساس كند حرامي است و دارد كار خلاف عرف و شرع انجام مي‌دهد!

    پويا: البته اين وضعيت الان مدتي است بهتر شده. معمولاً وقتي در هر جا عرصه خيلي تنگ مي‌شود، هنر سر و صداساز مي‌شود. مثلاً يكهو به مايكل جكسون يك انگي مي‌زنند، همه نگاه‌ها متوجه او مي‌شود، يا كريس دي‌برگ مي‌آيد ايران يا كنسرت‌هاي رضا صادقي يكدفعه آزاد مي‌شودو...! اتفاقاً اين قوي‌ترين دستاورد هنر است كه گاهي مورد هجوم قرار مي‌گيرد. اما اگر كسي حواسش جمع باشد، از اين اتفاقات خسته نمي‌شود و كارش را مي‌كند. به هر حال نمي‌شود انكار كرد كه ما اين فاصله را عقب هستيم. چون آن زمان كه غربي‌ها راك‌اندرول و... كار مي‌كردند، ما صبح تا شب «در هوايت بيقرار» شهرام ناظري يا «ني‌نوا»ي حسين عليزاده مي‌شنيديم از در و ديوار! حالا يك راهي باز شده و ما بايد استفاده كنيم از اين جريان.پويا از آلبوم‌ات چه خبر؟

    پويا: من از سال 82 كار روي آن را شروع كردم و 86-85 تمام شد، رضا هم در جريان هست كه هي كم‌كم دستكاري كردم و وكال و تنظيم و شعر و ريتم و... عوض كردم و ديگر الان 9-8 ماه است كه آماده شده، اما براي پخش‌اش مشكل دارم. چون خيلي زمان گذاشته‌ام رويش، الان وسواس دارم كه حتما در زمان مناسب پخش شود و نمي‌خواهم باري به هر جهت فقط منتشر شده باشد.ماجراي پخش اينترنتي‌اش چي بود؟

    پويا: پخش اينترنتي قانوني است كه مردم مي‌توانند با Credit Card از روي iTunes و آمازون و... سينگل به سينگل دانلود كنند به قيمت 99 سنت. آهنگ‌ها هم قابل كپي نيست و كد دارد و فقط روي همان كامپيوتر كار مي‌كند.فروش‌اش چطور بوده؟

    پويا: راستش فروش‌اش خيلي مهم نيست؛ همين كه منتشر شده و بچه‌ها لطف كرده‌اند امتياز 5 بهش داده‌اند، خوب است. فروش اين 5 ماه چشمگير نبوده، اما بد هم نبوده. چون هيچ تبليغي هم نكرده‌ايم. ايران گام هم كه فعلاً خيلي مشغله دارد و كار را منتشر نمي‌كند! اگر بعد از محرم و صفر منتشر شد كه هيچي، اگر نه يك برنامه‌اي دارم براي كنسرت با خواننده‌هايي كه صدايشان را دوست دارم...مثلاً؟

    پويا: مثل همين آقارضا كه...رضا: من هستم. بخواهد نخواهد من هستم! بك‌وكال هم شده، مي‌خوانم!پويا: مخلصم! مثل رضا، مثل حميد حامي، اميريل ارجمند و... بگذار نگويم حالا فعلاً. رضا: حالا من يك چيز بي‌ربط اين وسط بگويم؟ من خودم يكي از كساني بودم كه از منتشر نشدن آلبوم پويا ناراحت بودم. اما الان خوشحالم كه اين آلبوم در ترافيك آلبوم‌هاي اخير پخش نشد كه بهش كم‌توجهي شود. به نظرم اين آلبوم يك در جديدي به موسيقي ما باز مي‌كند و مي‌گويد تو اگر نمي‌تواني چهچهه بزني، درست بخوان و خوب بخوان و موسيقي خوب بساز.البته اين معيارها فقط در ايران است كه خوانندگي را فقط با چهچهه مي‌سنجند و مثلاً مي‌گويند عليرضا عصار دكلمه مي‌كند! با اين معيار هيچ‌كدام از خواننده‌هاي پاپ راك مطرح دنيا خواننده نيستند!

    رضا: هركس توانست مثل عليرضا عصار كه يك زمان 10 شب كنسرت مي‌گذاشت، بيايد كنسرت بگذارد و دكلمه كند! او قدرت داشت كه اين كار را كرده. من مي‌گويم آلبوم پويا بايد زماني بيايد كه نگاه‌ها معطوف موسيقي‌هاي تكراري نباشد. من خوشحالم كه الان منتشر نشد.درباره كيفيت آلبوم‌ها در ايران و خارج از ايران صحبت كرديم. دليل اين اختلاف عمده را بيشتر در چه چيزي مي‌دانيد؟

    رضا: اجازه هست من بگويم؟ ما در ايران يك «موسيقي» داريم و يك «موسيخي»! و متاسفانه متوليان و تهيه‌كنندگان هر دوي اينها (علي‌رغم زحمتي كه مي‌كشند و سرمايه‌اي كه مي‌گذارند) اطلاعي از موسيقي ندارند و اصلاً نمي‌دانند موسيقي چيست! يعني وقتي يك موزيكي برايشان مي‌گذاري، حتي نمي‌فهمند كه چه سبكي است، چه ريتمي دارد، چه اتفاقي درش افتاده و... هيچي! نكته ديگر اين كه تازه چند سال است كه موسيقي دارد شناخته مي‌شود در اين مملكت. تا به حال هر چه بوده، «گل مي‌رويد زباغ» و... اينها بوده!سرود بوده.

    رضا: آره و اينها هم هميشه از صدا و سيما پخش مي‌شده و مردم نيازي نمي‌ديدند كه بروند نوار يا سي‌دي‌اش را بخرند. تازه چند سالي است كه فرهنگ خريدن موسيقي دارد كم‌كم در بين مردم جا مي‌افتد. نكته سوم اين كه واقعاً شرايط ايران را با جاهاي ديگر نمي‌شود قياس كرد. نه شركت‌هاي توليد موسيقي‌شان شبيه ماست، نه... الان فلان شركت ظرف 2 ماه 7 آلبوم منتشر مي‌كند! آلبوم رضا صادقي مي‌آيد، مردم هنوز به آهنگ پنجم‌اش نرسيده‌اند، آلبوم فلاني مي‌آيد، هنوز به آهنگ سوم اين نرسيده‌اند، آلبوم نفر بعدي مي‌آيد و...البته اين اتفاق مربوط به همين دو سه ماه اخير است، وگرنه قبل از آن كه هر 6 ماه يكبار هم آلبومي درنمي‌آمد!

    رضا: قبل از آن كه اصلاً اجازه آلبوم نمي‌دادند. حالا كه داده‌اند، همه از هول هليم افتاده‌ايم توي ديگ! چون تهيه‌كننده‌ها هم احساس مي‌كنند اگر الان آلبومي كه خريده‌اند را منتشر نكنند، ديگر ممكن است برود تا چند ماه يا چند سال ديگر! اينها همه دست به دست هم مي‌دهد تا اين اختلاف كيفيت كه مي‌گويي به وجود بيايد. حالا تا نظر استاد نيكپور چه باشد!پويا: من فقط در يك كلمه مي‌توانم بگويم كه اينها با هم قابل قياس نيست. همين! عين صنعت‌هاي ديگر ماست. مثل صنعت توليد مرسدس بنز با پيكان! فلان آلبوم پينك‌فلويد از سال 1973 تا الان 35 ميليون نسخه فروش داشته، خب به ما چه؟! آنها برخلاف ما، CDهايشان را در بقالي و در كنار پفك و پوشك بچه نمي‌فروشند! حالا ممكن است اين روش،‌ ابتكار خوبي براي فروش CD اوريج ينال بوده باشد، اما در كل روش كارآمدي براي فروش آثار هنري نيست. الان CD فيلم و كارتون و Prison Break و موسيقي و... در بقالي‌ها از تنقلات بيشتر شده‌اند! اما در غرب محصول فرهنگي جايگاه خاص خودش را دارد.رضا: آن قديم‌ها در دربارها دو دسته موزيسين بوده‌اند: يك دسته «اهل دل» نام داشته‌اند و يك‌سري «مطرب». اهل دل ارج و قرب داشته‌اند و مطرب‌ها، مطرب بوده‌اند! متاسفانه الان اهل دل و مطرب‌ها با هم قاطي شده‌اند! موسيقي و موسيخي با هم مخلوط شده‌اند!‌اي كاش مسئولين امر بيايند با يك نگاه پدرانه به موسيقي كمك كنند كه اين وضعيت هرچه سريع‌تر بهبود پيدا كند.از همه مهمتر اينكه كپي‌رايت در موسيقي تصويب شود.

    پويا: دارد يك اتفاقاتي در اين زمينه مي‌افتد.رضا: دارد مي‌شود و من دارم مي‌بينم اين را. چند روز پيش كسي مي‌گفت كه سعيد شهروز را خيلي دوست دارد. من براي خودم متاسفم كه بهش گفتم خب برو دانلود كن يا از اين و آن بگير! گفت: نه بابا، نمي‌ارزد كه من بخواهم CD كپي بخرم، مي‌روم 1500 تومان CD اوريجينال‌اش را مي‌خرم با عكس و چاپ و كيفيت خوب و... اينقدر من با اين حرفش حال كردم!پويا: من وقتي حال مي‌كنم كه قيمت اين CD بشود 20 هزار تومان و آن وقت مردم باز هم بخرند!كمي هم از آن شرايط موجود در بندرعباس و آشنايي با موسيقي بگوييد.

    رضا: من از طريق يكي از بستگان پدري‌ام با موسيقي كلاسيك آشنا شدم. اما نه فضايي وجود داشت براي دنبال كردن موسيقي و نه من اين اجازه را داشتم.به خاطر شرايط خانوادگي و اينها؟!

    رضا: آره و اينكه يك مقدار نگاه خوبي به اين ماجرا نبود و آن محدوديت‌ها ما را مي‌كشاند به سمت خلاقيت. مثلاً در بندرعباس كسي طبلا نمي‌زد اصلاً. ما با پيچ Bend كيبورد صداي تومبا را شبيه طبلا مي‌كرديم. يا اينكه يادم نمي‌رود مي‌خواستيم صداي پركاشن دربياوريم، اما با كيبورد 510 آن زمان صداي خوبي درنمي‌آمد. آخر سر با دهان‌مان آن صدا را مي‌ساختيم و مي‌نشستيم كلي مي‌خنديديم!پويا: (خنده) حالا خلاقيت آن زمان را مقايسه كن با حالا!رضا: يا مثلاً آن زمان تمبورين نداشتيم. چند تا تشتك نوشابه را با ميخ به هم وصل مي‌كرديم (به طوري كه شل باشند) و در نهايت با مكافات از آن صدايي شبيه تمبورين توليد مي‌كرديم! بعد كم‌كم كه Deck آمد، كف كرده بوديم! كامپيوتر كجا بود، پنتيوم كجا بود؟ با 286، دكمه Record ويندوز را مي‌زديم و همزمان بايد كيبورد مي‌زدم و مي‌خواندم! اگر خراب مي‌شد از اول، خدا مرا ببخشد! من به خاطر اين داستان 2 تا سگ كشتم! (خنده)پويا: (خنده) ضبط را قطع كن!رضا: همسايه ما سگ داشت كه پشت پنجره ما بسته بودند. اينها سر ظهر وق‌وق مي‌كردند، اعصاب ما را به هم مي‌ريختند! بعدازظهر هم كه پدر از سر كار مي‌آمد و ديگر نمي‌شد ضبط كرد! گفتيم خدايا چي كار كنيم؟ ديازپام گذاشتيم لاي گوشت، داديم اين سگ‌ها خوردند، اما حالا نگو كه زياد گذاشته بوديم! خوابيد كه خوابيد! (خنده جمع)

    بعد يك كيبورد SK760 خريدم كه هنوز دارم‌اش و هيچي ازش سردر نمي‌آوردم، انگليسي‌ام هم خوب نبود. باهاش «مشكي رنگ عشقه» را ساختم، بعد كم‌كم رفتم هتل هماي بندر اجرا مي‌كردم و آنجا CD را به مردم هديه مي‌دادم تا يواش‌يواش در سراسر ايران پخش شود!پويا: ببين، اينجوري مي‌شود كه كسي مي‌شود رضا صادقي! يعني تمام اين مصيبت‌ها را كشيده و پله‌پله آمده بالا. نه اينكه يك شبه گفته باشد: پاپا، بنزم را بفروش، مي‌خواهم آلبوم بدهم!رضا: بعد توسط يكي از دوستان فرصتي پيش آمد در دانشگاه علوم پزشكي و اجازه داد از كامپيوتر دانشگاه استفاده كنم. براي اولين بار آنجا بود كه CD را آپلود كردم در اينترنت! حالا نمي‌دانستم اصلاً كسي برود دانلود كند يا نه، با آن سرعت اينترنت كلنگ آن زمان! به قول پويا اصلاً به همين سادگي‌ها نبوده.پويا: اينها درد است ديگر و براي هر زايماني بايد درد بكشي تا اتفاقات خوبي بيفتد. حالا خودت را مقايسه كن با فلان موزيسين در سوئد كه بگويد «دنگ» دولت مي‌گويد به‌به و چه‌چه و سوبسيد مي‌دهد!رضا: درست مي‌شود ان‌شاءالله!پويا: رضا، از آن بدل‌ات چه خبر؟! يكي بود كپي خود رضا بعد مي‌رفت اينور و آنور به جاي او امضا مي‌داد! (خنده)رضا: آره، يكي آمد گفت از شما توقع نداشتيم، گفتم چطور مگه؟ گفت شما در مراسم تشييع ناصر عبداللهي ما را تحويل نگرفتي! گفتم برادر من، من آن زمان اصلاً بندر بودم، گفت: مگه ميشه، يكي بود جاي شما امضا مي‌داد!از بدل صدايي چه خبر؟

    رضا: من بدل صدايي ندارم! (خنده) پويا، بدل صدايي مرا شنيده‌اي؟ الهي بميرم، جوان است!پويا: شنيده‌ام بهش زنگ زده‌اي گفته‌اي من صدايت را خيلي دوست دارم!رضا: (خنده) از كجا شنيدي؟ آخه دلم يك جوري شد! جالب اينجاست كه اول باور نكرد و فكر مي‌كرد سركاش گذاشته‌ام! زنگ زده بود به تهيه‌كننده من كه شماره فلاني اين است؟ او هم گفته بود بله! دوباره زنگ زد و..

    شرح وقایع کنسرت رضا صادقی در تهران و اصفهان

    این روزها رضا صادقی به شدت مشغول برگزاری کنسرت هست و مردم هم راضی از این اتفاق، با حضور

    گرمشون در کنسرت های مرد مشکی پوش موسیقی پاپ ایران که دیگه برای طرفدارانش فراتر از یک

    خوانندست اون رو تنها نمیگذارند.

    سه شنبه ۱۱ اسفند ماه ۱۳۸۸، ساعت ۹ شب قراره رضا صادقی اجرای خودش رو در بخش جنبی

    جشنواره موسیقی فجر برگزار کنه. من هم به لطف یکی از دوستانم که بلیت کنسرت رو واسه ۲تامون

    تهیه کرده از اصفهان رهسپار تهران شدم. از اونجایی که من هیچ وقت در زندگیم برنامه ثابت و مشخصی

    نداشتم و همیشه کارام دقیقه نودی هستن ساعت ۹:۰۵ شب به محل برگزاری کنسرت که تالار بزرگ

    کشور واقع در خیابان فاطمی هستش میرسم. خوب دیگه خودتون چهره دوست عزیزمون رو در ذهنتون

    ترسیم کنید که از دست من چقدر عصبانی بود.بازم از همینجا ازش معذرت خواهی میکنم!!!

    با وجود اینکه من دیر رسیدم ولی خوشبختانه از اونجایی که در ایران هیچ چیز روی نظم و قاعده نیست

    کنسرت هم با ۳۰ دقیقه تاخیر شروع میشه و رضا صادقی و اعضای گروه مشکی پوشان ساعت ۹:۳۰

    روی استیج میان و به شدت مورد تشویق هواداران دوآتیشه خودشون قرار می گیرند.من به همراه

    دوست عزیزم در قسمت بالکن سالن حضور داریم،البته در ردیف دوم و دید خوبی نسبت به رضای عزیز

    داریم. من قبل از اینکه به تهران بیام از ۲ روز قبلش پارچه ای رو در ابعاد ۲ متری سفارش داده بودم که

    بر روی اون نوشته شده بود : مشکی رنگ عشقه و اون رو هم با خودم به محل کنسرت اوورده بودم.

    رضا صادقی مشغول خوندن میشه و همه چیز عالی پیش میره.آهنگ ابتدایی رو که همیشه داشتم

    فراموشت میکردم بود رو عوض کرده و چقدر سخته رو اجرا میکنه.آهنگای دیگه ای مثل ممنونم، بغض

    ترانه،عشق تازه حرف تازه،وایسا دنیا، خدا رو چه دیدی، یه کاری کردی به قلبم،بی خداحافظ،چیزی نگو

    قسم نخور رو اجرا میکنه.در حین خوندن چندین بار پرچم مشکی توسط من و ۳ تا از دوستان بغل

    دستیم به اهتزار در میاد.در یک صحنه هم که پاچه مشکی رو بالا بردیم رضا صادقی متوجه شد و

    با اشاره دستش پاسخ ابراز احساست ما رو هم داد.آخرین آهنگی که اجرا میکنه رویای دریا هستش.

    این تنها نیمی از اون آهنگایی بوده که قراره اجرا بشه،چون که از قبل اعلام شده بود که رضا صادقی ۲۰

    قطعه رو آماده کرده ولی به یکباره صدرالدین حسین خانی،مدیر برنامه های رضا صادقی روی استیج میاد

     و توی گوش رضا چیزی رو میگه که باعث عصبانیت رضا میشه.بله،مثه اینکه حراست سالن و نیروی

    انتظامی طاقت دیدن شادی مردم رو ندارن و به مدیر برنامه های رضا گفتن که باید برنامه در همین لحظه

     به پایان برسه.رضا شروع میکنه به معرفی اعضای گروهش و برای آخر کار آهنگ وایسا دنیا نواخته میشه

     و رضا ۶ ۷ بار با صدایی بلند تکرار میکنه: من دیگه خسته شدم،من دیگه خسته شدم...

    درسته که از قبل این کار قرار بوده به همین صورت اجرا بشه ولی با توجه به اتفاقاتی که توضیح دادم

    واقعا این تکرار مداوم این جمله،وصف حال رضا صادقی در اون لحظاته.رضا صادقی چند بار این جمله رو

    تکرار میکنه و به یکباره تشکر میکنه و میگه ما میخواستیم آهنگای بیشتری رو اجرا کنیم ولی مثه اینکه

    نمیشه،خودتون برید و دلیلش رو ازشون بپرسید.رضا با ناراحتی داره استیج رو ترک میکنه.یه سری از

    مردم میخوان ازش امضا بگیرن ولی رضا داره از استیج خارج میشه و بسیار ناراحته.ناگفته نماند که

    حراست هم برخورد بسیار بدی رو با اون سری از مردم داره. همه مردم ناراضی هستن،البته کسی از

    دست رضای عزیز دلخور نیست بلکه از بی عدالتی هایی که بوجود میاد و حداقل در جشنواره ای که به

    مناسبت جشن پیروزی انقلاب بوده ناراحتن. گزارش کاملتری که میتونید بخونید در سایت موسیقی ما

    اومده.میتونید به لینک های پایینی مراجعه کنید و عکسهای اون شب رو هم ببینید.

    عکسهای اجرای رضا صادقی در جشنواره

    عکسهای اجرای رضا صادقی در جشنواره2

    اتفاقی که به بهانه های مختلف تکرار میشود،اجرای نیمه کاره رضا صادقی

    گزارش مفصل تر از اتفاقات کنسرت رضا صادقی

    اما پس از پایان کنسرت یک ساعته رضا صادقی به سرعت به سمت ترمینال جنوب حرکت کردم و راهی

    اصفهان شدم.خداییش ما مشکی پوشا به عشق رضا صادقی خستگی سفر رو به جون میخریم تا فقط

    توی کنسرت در کنارش باشیم و باهاش هم صدا بشیم. ساعت ۵ صبح به اصفهان رسیدم و عصر روز

    چهارشنبه ۱۲ اسفند ماه به سمت سینما سپاهان اصفهان،جایی که قرار بود به مدت ۳ شب رضا

    صادقی اجرای خودش رو داشته باشه حرکت کردم.البته من واسه اون شب یک بلیت داشتم و همینطور

    برای شب بعدش.چهارشنبه شب بلیتمو  به دوستم که از اهواز برای کنسرت اومده بود دادم و منم

    همراهش رفتم تا جو بیرون سالن رو مشاهده کنم و ببینم که استقبال چطور بوده که خدا رو شکر

    همون انتظاری که داشتم رو به چشم دیدم و جالب بود که با وجود قیمت بالای بلیت کنسرت که ۴۰ هزار

    تومان بود تمامی بلیت های ۶ سانس کنسرت در اون ۳ شب فروش رفته بود. در اون شب دوستان عزیز و

    برادران خوبم آقایان بابک امینی و محمد اسدیان رو هم دیدم و خوشبختانه اونها هم مثل بقیه بچه های

    مشکی پوش، یکرنگ و دوست داشتنی بودند. کنسرت رضا صادقی در روز چهارشنبه در ۲ سانس به

    خوبی اجرا شد و روز پنجشنبه فرا رسید.روزی که قرار بود منم به کنسرت مشکی پوش شهر سپید دلان

    برم.صبح اون روز به هتل شیخ بهایی،محل اسکان گروه مشکی پوشان رفتم ولی نتونستم رضا صادقی

    رو ببینم.در تماسی که با مرتضی کریمی( عود زن گروه مشکی پوشان) داشتم ایشون گفتند که رضا

    از این هتل رفته ولی اطلاعی از محل اسکانش نداشت.به محمد اسدیان عزیز زنگ زدم و گفت که رضا

    صادقی به هتل عباسی اصفهان رفته و طبق هماهنگی که با ایشون داشتم ساعت ۳ ظهر به درب هتل

    رفتم ولی متاسفانه با توجه به اینکه تعدادی از دوستان دیگر هم اونجا بوندن اجازه ورود به داخل هتل داده

    نمیشد و ما هم منتظر رضا صادقی موندیم تا اینکه در ساعت ۱۵:۵۵ دقیقه رضا صادقی از هتل خارج شد

    و میخواست سوار ماشین مدیر برنامه هاش بشه و عاشقان رضا صادقی هم با دسته های گل و ابراز

    احساسات نسبت به ایشون، انرژی بیشتری رو به رضای عزیز میدادند.عکسهایی رو که میبینید از

    همون لحظات خروج رضا صادقی از هتل هستش.یک مقدار کیفیت عکسها رو پایین اووردم تا حجمشون

    کمتر بشه و سریعتر باز بشن.از این بابت معذرت میخوام.

    رضا صادقی سوار بر ماشين مدير برنامه های خود

    رضا صادقی در هنگام خروج از هتل

    عکسی به یادگار با هواداران

    رضا صادقی و اینجانب در حال صحبت کردن با یکدیگر

    رضا صادقی در حال سوار ماشین شدن

    پس از دیدن رضا صادقی با روحیه بسیار خوبی آماده رفتن به کنسرت شدم.بلیت من واسه سانس ۸ تا

    ۱۰ شب بود و همونطور که طبق ضرب المثل قدیمی از هر دستی بدی با همون دست میگیری این بار

    من دقیقا در موقعیت دوستم که در روز کنسرت رضا در تهران منتظر من بود و خیلی عصبی شده بود

    قرار گرفتم و تا ساعت ۸:۵ شب منتظر دوست خوبم شدم و بسیار هم عصبی شده بودم.امیر جان

    الان دیگه عصبی نیستم،نگران نباشاین بار هم مطابق کنسرت قبلی در تهران با پارچه مشکی

    رنگ عشقه وارد سالن شدم و وقتی که رضا صادقی و.ارد سالن شد به همراه دوستانم اون رو بالا بردیم

    و اتفاقا چون در ردیف سوم قرار داشتیم رضا صادقی پارچه رو دید و از اون لبخندای مهربونش نثار ما کرد.

    این کنسرت بصورت کامل برگزار شد و آهنگایی که اجرا شد به این صورت بودند(ترتیب قرارگیری آهنگها

    درست نيست):

    چقدر سخته، یه کاری کردی به قلبم، رویای دریا، عشق تازه حرف تازه، بی خداحافظ، فردا با ماس،

    کم نشو(واسه ما همیشه دیر میشه لحظه)، ممنونم، وایسا دنیا، حرف آخر (چیزی نگو قسم نخور)،

    داشتم فراموشت میکردم، مشکی رنگ عشقه، بغض ترانه، تو با منی و در آخر باز هم وایسا دنیا بود.

     

    با توجه به اینکه ظرفیت سالن محدود بود و تنها گنجایش ۵۵۰ نفر رو داشت اون شور و شوقی که کنسرت

    رضا صادقی مثلا در تالار بزرگ کشور داشت مثلما در اینجا وجود نداشت ولی با همه اینها مردم هم به

    خوبی مرد مشکی پوش رو همراهی می کردند و همین نکته باعث شده بود که پس از اون اتفاقات تلخ

    در کنسرت تهران، مرد مشکی پوش با گرفتن روحیه در این ۳ شب به سراغ کنسرت های دیگرش در شب

    های آتی بره. امشب و فردا شب یعنی ۱۶ و ۱۷ اسفند ماه رضا صادقی در اراک کنسرت داره،۲۰ و ۲۱

    اسفند ماه در بوشهر و در اولین روزهای سال جدید در زادگاه خودش،بندر عباس کنسرت خودش رو

    برگزار خواهد کرد.

    حواشی و نکات کنسرت:

    *نکته ی جالب کنسرت وقتی بود که رضا صادقی شروع به معرفی اعضای گروهش می کرد. به عنوان

    مثال وقتی که معین راهبر(نوازنده کیبورد) گروه رو معرفی میکرد و مردم تشویقش میکردن معین رو به رضا

    صادقی میکرد و یک دستش رو مشت می کرد و ۳ بار به قلبش میزد و متقابلا رضا هم همین کار رو میکرد

    و این کار برای تمامی اعضای گروه تکرار شد و صحنه ی جالبی رو بوجود اوورده بود.

    *بهنام ابطحی،رهبر ارکستر رضا صادقی و درامر گروه رو در یک جمله میشه توصیف کرد: فوق العاده. چه

    در اجرای بی نظیرش و چه در برخوردش با مردم بعد از کنسرت.

    * وقتی در ابتدای کار پارچه مشکی رنگ عشقه رو بالا بردیم حراست سالن منو احضار کردن و گفتن اگه

    یک بار دیگه اینکار رو تکرار کنم از سالن اخراجم میکنن.فک کنم با اینکارم با آرمانهای انقلاب اسلامی

    به مقابله برخواسته بودم

    *شب آخر اجرای رضا صادقی متاسفانه به یک سانس تبدیل شد و سانس ۴ تا ۶ عصر به لطف

    دوستان اماکن برگزار نشد و درسته که پول اون مردم بخت برگشته پس داده میشه ولی اونها هم برای

    این کنسرت شور و شوق داشتند و این برخوردهای نادرست مطمئنا مردم رو نسبت به همه چیز بدبین

    خواهد کرد.

    * اجرای بی نظیر رضا صادقی در کنسرت هاش یک طرف، خواندن دکلمه های بسیار زیبا قبل از اجرای

    بعضی از آهنگها یک طرف دیگه. قبل از اجرای آهنگ ممنونم این دکلمه توسط رضای صادقی عزیز خونده

    شد :

    ریه هام پر شده از تو... بی تو هر لحظه عذابه... حتی با فکر نبودن... شب و روز حالم خرابه

    بغض معصوم و نجیبت... منو قانع کرد کمت شم... ممنونم اجازه دادی... با تو درگیر غمت شم

    و قبل از اجرای آهنگ بغض ترانه،همون دکلمه همیشگی و دوس داشتنی هم گفته شد :

    دلم برات تنگ شده دارم دیوونه میشه... تا وقتی که نبینمت آروم نمیشم

    بین ما هر دیواری باشه بر می دارم... فاصله عمرم که باشه کم نمیذارم

    بغض ترانه و دلم هر دو شکسته... چشام به در منتظر نگات نشسته

    باور نمیکنم فراموشت شدم من... گواه دلتنگی من،ترانه هامن،ترانه هامن،ترانه هامن

    *در کل کنسرت خوبی بود و بسی لذت بردیم

    این عکس هم میخواستم بگم بدون شرح ولی واجبه که توضیح بدم. دوست خوبم که از اهواز اومده بود

    در اواسط کنسرت از نشستن بر روی صندلی ها خسته میشه و تصمیم میگیره با ترفندهایی که فقط

    بچه های جنوب بلدن به پشت صحنه کنسرت برهزمانی که رضا صادقی در بین آهنگاش مشغول

    صحبت بوده ناگهان دوست خوبم،مرتضی کریمی رو میبینه که به سمت سرویس های بهداشتی در حال

    حرکت بوده و ایشون هم پشت سرشون حرکت میکنن و این عکس کاملا هنریرو در هنری ترین جای

    ممکنه میگیرن.

     

     

    کنسرت رضا صادقی در اصفهان

    مثل اینکه کنسرت رضا صادقی در اصفهان قطعی شده و امروز هم که در سطح شهر بودم،بنرهای تبلیغ

    کنسرت نصب شده بود.کنسرت در تاریخ ۱۲و۱۳و۱۴ اسفند ماه در سینما سپاهان برگزار میشه. هر شب

    ۲ سانس،در ساعت های ۱۶ تا ۱۸ و ۲۰ تا ۲۲.بلیت ها فقط به قیمت

    ۴۰ هزار تومانی هستند و تنوع قیمتی وجود نداره.مراکز فروش بلیت رو در عکس زیرین مشاهده

    می کنید. در ضمن رضا صادقی در طول اقامتش در اصفهان، در هتل شیخ بهایی حضور خواهد داشت.

    در مورد نرخ بالای بلیت کنسرت هم حضورا با تهیه کننده کنسرت صحبت کردم. بهشون گفتم که رضا

    صادقی، برج میلاد کنسرت داشت و قیمت بلیت ها ۵۰،۴۰،۳۰،۲۰ هزار تومان بوده و هر کس باتوجه به

    وسعی که داشته بلیت خریداری می کرده ولی با این قیمت ممکنه خیلیا نتونن به کنسرت بیان.توجیه

    ایشن که به نظر منطقی هم مومد این بود که میگفت برج میلاد گنجایش ۲۹۵۰ نفر رو داره در حالی که

    مکان برگزاری کنسرت در سینما سپاهان اصفهان فقط ۵۵۰ نفر گنجایش داره،پس می بایست سود

    اقتصادی هم داشته باشه.در هر صورت لحظه دیدار نزدیک است،امیدوارم که بتونیم همدیگه رو

    ببینیم .در ضمن بلیتهای روز ۱۲ اسفند از همین امروز صبح فروشش شروع شده.بلیت های ۱۳ اسفند از

    روز شنبه و ۱۴ اسفند هم دقیقا مشخص نیست.با توجه به اینکه صندلی های شماه گذاری شده

    هستند پس اگه به کنسرت میخواید بیایید هر چه زودتر بلیت کنسرت رو خریداری کنید تا در ردیف های

    ابتدایی قرار بگیرید. البته من که با تهیه کننده جان رفیق شدم و جام رزرو شده!

    تبلیغات کنسرت رضا صادقی در میدان انقلاب اصفهان

    پوستر تبلیغاتی کنسرت

    پوستر تبلیغاتی کنسرت رضا صادقی

    پ ن :آقا رضا،هنوز طرح تحول اقتصادی اجرا نشده که وضع مردم خوب شده باشه!!!تو رو خدا یه

    ذره قیمت بلیتا رو بیار پایین تر!

    پ ن : ۲۹ بهمن ماه اولین سالگرد فوت پدرمه.اگه میشه واسه شادی روحش یه فاتحه بفرستید.

    **********************************************************



    *******************************************************

    بر طبق جدول زمانبندی جشنواره موسیقی فجر، رضا صادقی در تاریخ ۱۱ اسفندماه در تالار وزارت کشور کنسرت خود را برگزار خواهد کرد.

    شركت موسيقي ترانه شرقي به سرپرستي محسن رجب پور مجري كنسرت‌هاي برگزار شده بخش پاپ بيست و پنجمين جشنواره بين المللي موسيقي فجر در مركز همايش هاي برج ميلاد شد. منوچهر حسني مدير روابط عمومي شركت ترانه شرقي با اعلام اين خبر افزود:با توجه به برنامه‌ريزي‌هاي كه انجام گرفته، مسووليت اجرايي كنسرت حميد عسگري ، بنيامين بهادري ، گروه آريان و نيما مسيحا در طول برگزاري جشنواره بين المللي موسيقي فجر بر عهده آقاي رجب پور به عنوان مدير عامل شركت ترانه شرقي قرار گرفته است. وي ادامه داد:مسوليت اجراي كنسرتهاي احسان خواجه اميري و رضا صادقي هم به عهده آقاي جليل پور مدير برنامه‌هاي احسان خواجه اميري است .

    گفتني است با آغاز بيست و پنجمين جشنواره بين المللي موسيقي فجر روز شنبه هشتم اسفند ماه حميد عسگري در برج ميلاد ، يكشنبه 9 اسفند احسان خواجه اميري در تالار بزرگ وزارت كشور ، دوشنبه 10 اسفند بنيامين بهادري در برج ميلاد ، سه شنبه 11 اسفند گروه آريان در برج ميلاد و رضاد صادقي در تالار بزرگ وزارت كشور و چهارشنبه 12 اسفند نيما مسيحا در برج ميلاد كنسرت هاي خود را در بخش جنبي پاپ اجرا مي كنند

    جدول جشنواره

    با توجه به در پیش بودن کنسرت رضا صادقی در بخش جنبی جشنواره موسیقی فجر و همینطور

    کنسرت بزرگش در اصفهان تصمیم گرفتم این هدیه ناقابل و سوپرایز رو به هواداران و عاشقان رضا صادقی

    عزیز تقدیم کنم. ۲ فایلی که در زیر قرار داده شده یکی فایل تصویری این ویدئو از رضا صادقیه و دیگری

    فایل صوتی همان ویدئو.توجه داشته باشید که فایل تصویری باکیفیت نیست و وضوح جالبی نداره!

    دانلود فایل صوتی آهنگ "بخند عزیزم" از رضا صادقی

    دانلود فایل تصویری آهنگ " بخند عزیزم" از رضا صادقی، اجرا شده در جشنواره طنز تهران

    بخند عزیزم دنیا خنده داره ******************** غصه به جز خنده دوا نداره


    بخند خدا دیدن لبخندشو ******************** روی لبای بنده هاش دوس داره

    *طبق درخواست یکی از دوستان به نام هادی، این خبر در وبلاگ قرار داده میشه.با کلیک روی این

    سایت و انتخاب نام رضا صادقی، جایگاه ایشون رو در این رده بندی بالا ببرید. راستی در قسمت

    سیاسیش هم، میر حسین موسوی اوله

    تو ترسی نداری از عشقو جدایی!!!

    تو ترسی نداری از عشقو جدایی...

                                                    میخوای پر بگیری به سمت رهایی...

    برای تو موندن دلیلی نداره...

                                                   برات حرف رفتن، شده راهِ چاره...

    " رضا صادقی "

    لینک دانلود ترانه ی نوشته شده

     

    عكسهايي از اجراي رضا صادقي در مراسم يادبود ناصر عبداللهي

     

     

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema(19).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(3)(11).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(4)(11).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(5)(11).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(6)(11).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(7)(11).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(9)(7).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(10)(5).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(10)(5).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(11)(5).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/musicema%20(12)(5).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/reza-(1).jpg

    http://www.musicema.com/upload/Image/reza-(11).jpg

    خبرهای جدید از سلطان مشکی پوش

    سرانجام آلبوم یکی بود یکی نبود سلطان مشکی پوش موسیقی پاپ ایران عرضه شد و انتظار 2 ساله دوستداران رضا صادقی عزیز به پایان رسید. آلبومی فوق العاده احساسی ، با تنظیم و آهنگسازی هایی بسیار عالی و صدای مهربون و عاشقانه تر از همیشه مرد مشکی پوش!
     
    نفسم،همه کسم،از تو به بونم میرسم
     
    تو چشای عاشقت، با تو به خوندن میرسم
     
    نفسم،همه کسم،با تو دلم زبون گرفت
     
    ممنونم که اومدی، شعرام دوباره جون گرفت
     
     




    در آستانه‌ی ماه محرم و برای امام حسین (ع)

    آلبوم «سلام آقا» با حضور چاوشی، صادقی، علیزاده و یغمایی منتشر می‌شود

    موسیقی ما- نصیبه کریمی: سرانجام موسیقی پاپ برای محرم امسال آلبومی را روانه‌ی بازار خواهد کرد.

    بنابر گزارش خبرنگار موسیقی ما، در این آلبوم مناسبتی، چهار خواننده موفق موسیقی پاپ از جمله؛ محسن چاوشی، رضا صادقی، محمد علیزاده و مهدی یغمایی، هرکدام قطعه‌هایی را برای امام حسین (ع) اجرا کرده‌اند.
    عنوان این آلبوم «سلام آقا» است، و به محض آن‌که مسئولان دفتر موسیقی ارشاد مجوز نهایی آن را صادر کنند، در آستانه‌ی ماه محرم منتشر خواهد شد.
    این چهار خواننده، هرکدام دست کم دو قطعه را در «سلام آقا» اجرا کرده‌اند.
    امیدواریم آلبوم «سلام آقا» نیز به سرنوشت آلبوم «هشت» دچار نشود و در آستانه‌ی ماه ‌محرم وارد بازار موسیقی رسمی کشور شود. وب‌سایت موسیقی ما به محض دریافت اطلاعات بیش‌تر درمورد این آلبوم، آن‌ها را در اختیار کاربران عزیز قرار خواهد داد.
    پی‌گيری مراسم سومين سال‌گرد درگذشت ناصر عبداللهی توسط موسيقی ما
    بغض ترانه برای ناصر می‌شکند

    موسيقی ما- مليکا مانی: سومين يادمان سال‌روز درگذشت هنرمند فقيد موسيقی پاپ كشور ناصر عبداللهی در روز چهارشنبه 25 آذرماه در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار خواهد شد.
    به گزارش خبرنگار سایت «موسیقی ما» و به نقل از روابط عمومی مراسم، در این مراسم كه امسال در ابعاد وسیع‌تری در مركز همایش‌های بین‌المللی برج میلاد تهران برگزار می‌شود علاوه‌بر حضور مقامات، هنرمندان حوزه‌ی سینما و تلویزیون، ‌موسیقی و ... عده‌ای كثیری از طرفداران و دوست‌داران آن مرحوم گرد هم می‌‌آيند و ياد و خاطره هنرمند محبوب‌شان را زنده خواهند ساخت.
    به گزارش ستاد برگزاری اين مراسم، عنوان اين محمل پاس‌داشت «بغض ترانه» است و قرار است همه ساله طی مراسمی با عنوان اختصاصی به‌ياد ناصر عبداللهی برگزار شود.
    در اين مراسم سه ساعته كه از ساعت 18 الی 21 برپا خواهد شد، قرار است هنرمندان موسيقی پاپ كشور هم‌چون رضا صادقی، حميد حامی، ‌محسن يگانه و بنيامين بهادری به اجرای برنامه بپردازند.
    ناصر عبدالهی اوايل آذرماه سال 1385 به دلايل نامعلومی به كما فرو رفت و پس از گذشت 23 روز در بيمارستان شهيد هاشمی‌نژاد تهران چشم از جهان فرو بست.
    ‌از او آثار هنری بسياری برجای مانده و آلبوم‌های منتشر شده‌ی او شامل «حقيقت دارد»(1377)، «عشق است»(1378)، «دوستت دارم» (1379)، «بوی شرجی» (1383)، «هوای حوا» (1384) و «ماندگار» (1385) است. از او دو پسر به نا‌م‌های نويد، نامی و دو دختر به‌جا مانده است.
     
    پ ن : عاشق خنده ی رضا صادقی در انتهای تراک زنده باد عشقم!